بررسی شیوع و علل اختلالات یادگیری در دانش‌آموزان دوره ابتدایی استان اردبیل

هدف از این مطالعه دستیابی به میزان شیوع نارسائیهای ویژه در یادگیری و عوامل مرتبط با آن در میان دانش آموزان دوره ابتدایی استان اردبیل می باشد. روش تحقیق از نوع علّی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان مشغول به تحصیل در پایه های سوم الی پنجم ابتدایی مدارس شهری استان اردبیل تشکیل می دهند که از میان آنها، قریب به 1440 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و با استفاده از چک لیست ویژگی های کودکان مبتلا به نارساخوانی، نارسانویسی و نارسایی در حساب، که در اختیار معلمان قرار گرفته بود، توام با تحلیل دفاتر املاء، انشاء و حساب دانش آموزان، اقدام به شناسایی کودکان مبتلا به نارساییهای ویژه در یادگیری شد بطوری که میزان شیوع این نارسایی در حد 13درصد بدست آمد. در مرحله دوم مطالعه، از میان این دانش آموزان، 48 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند که 50 درصد آنها دختر و 50 درصد دیگر پسر بودند. همچنین تعداد 48 نفر دانش آموز عادی نیز از همان کلاسهایی که دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری انتخاب شده بودند بصورت کاملاً تصادفی برگزیده شدند. هر دو گروه قابل مطالعه و قابل مقایسه به آزمونهای تشخیص شنیداری وپمن، آزمون هوشی ریون، آزمون حافظه وکسلر، آزمون ماریان فراستیک، آزمونهای خواندن، املاء و ریاضی، و آزمونهای محقق ساخته پاسخ دادند. همچنین آزمون مشکلات رفتاری راتر نیز از دید معلمان برای هر دو گروه دانش آموزان اجرا شد. لازم به ذکر است که ماهیت مطالعه ایجاب می کرد که از روش علّی مقایسه ای استفاده شود و شیوه جمع آوری اطلاعات نیز انفرادی بوده و در محل تحصیل دانش آموزان و بوسیله آزمونگران آموزش دیده صورت گرفته است. نتیجه مطالعه نشان داد که 13 درصد دانش آموزان پایه های سوم و چهارم و پنجم ابتدایی مدارس شهری استان اردبیل مبتلا به نارساییهای ویژه در یادگیری هستند و از عوامل مرتبط با این نارساییها می توان به اشکال در یادآوری، استفاده کمتر از تکرار و تمرین و ضعف در حافظه بینایی، کنترل ذهنی ضعیف، ضعف در تشخیص شنیداری اشاره کرد. همچنین این دانش آموزان دارای مشکلات رفتاری بیشتری بوده و از نظر ادراک بینایی حرکتی ضعیف تر از دانش آموزان عادی هستند.

A study of the Prevalence and Causes of Learning Disorders among Elementary Students of Ardebil Province

The study aimed at achieving the extent of prevalence of special learning failures and its related factors among elementary students of Ardebil province. Research method is causalcomparative. The statistical population of the present study, comprise students who are studying at third, fourth, and fifth elementary school. About 1440 students were selected by multistage cluster sampling method. Using a checklist of the characteristics of the children with dysraphia, dyscalculia, and Dyslexia, which was in the hands of teachers and analyzing the students rsquo; spelling, composition, and mathematics notebooks, the children with special learning failures were recognized. So the extent of prevalence of these learning failures was %13. At the second stage of this study, 48 students (%50 girls and %50 boys) were selected randomly. Also 48 normal students were selected randomly among their classmates. Both two groups responded to the following tests: Wepman auditory diagnostic test, Raven rsquo;s intelligence test, Wechsler memory test, Marian Frastick test, reading, spelling, and mathematics tests, and researchermade test. Also from the point of the teachers, Roter rsquo;s behavioral problems test was carried out for two groups of students. It should not be ignored that using causalcomparative was because of the nature of study. The trained testers in the students rsquo; school collected data individually. The results show that %13 of students who are studying at third, fourth, and fifth elementary in urban schools of Ardebil have special learning failures and among the factors related with this failure it can be point to recalling failure, little use of repetition and exercising, vision memory faint, mental control faint, and faint in auditory diagnostic. Also in comparison with the normal students they had greater behavioral problems and fainter motor visual perception.