|
|
پیش درآمدی بر فلسفه دین هگل
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شریعتی احسان
|
منبع
|
فلسفه - 1387 - دوره : 36 - شماره : 4 - صفحه:79 -92
|
چکیده
|
این مقاله میکوشد تا نشان دهد که در اندیشه هگل اصلاحاتِ اجتماعی موقوف به اصلاحِ دین است. زیرا در حوزه اخلاقِ اجتماعی (و نه فردی) است که خُلق-و-خویِ دینیِ یک ملّت و آداب-و-رسومِ اجتماعی-سیاسیِ او با یکدیگر تلاقی می کنند. اگر عالیترین گوهرِ ادیانِ )توحیدی( تصورِ ایشان از خدا (الوهیِت) است، درکهای گوناگون از این امر در همه ابعادِ زندگیِ ایشان تاثیر میگذارد. موضوعِ عالیِ فلسفه و دین یکی است: مطلقِ جان. وظیفه فلسفه در این میان، رفعِ سو تفاهمِ بیگانگی یا دوگانگیهای دین و دنیایی است، زیرا «انشقاق سرچشمه ی نیاز فلسفه است.» در راستایِ رفعِ این دوپارگی های متافیزیکی، در محور نخست می بینیم که هگل چگونه با برنمودن موضوعِ واحد دین و فلسفه، یعنی امرِ مطلق در سپهرِ جان، تفاوتِ دو شیوه رویکرد دینی و فلسفی را نسبت به این درونمایه مشترک تبیین می کند. سپس، سیرِ تحولیِ درکِ او را از مسیحیّت، از شیفتگی به یونان و بیزاری از یهودیّت-مسیحیّت و آرمانخواهیِ تجددطلبانه و آزادیخواهی مردم سالارانه دورانِ جوانی؛ و آنگاه، کشفِ تاریخ و فهمی تازه از دگمِ مسیحیِ حلول، و در انتها، بلوغِ اندیشه کلامی-فلسفی او در نگرورزی نسبت به امرِ مطلقِ انضمامی و مشیّتِ عقل در تاریخ بررسی می شود.و اینهمه، برای فهم این نتیجه که چرا به گفته مشهورِ موریس مرلوپونتی «هگل در سرمنشا هر برساخته بزرگ در فلسفه از قرن گذشته قرار دارد»؟ (مارکسیسم، نیچه، فنومنولوژی، اگزیستانسیالیسم، روانکاوی و ..) [مرلوپونتی/1948, 109-110 ] تا در کاوش های بعدی بتوانیم دریابیم که چگونه نظامِ رفیع فکری او در اوج پیروزی ظاهری خود رو به انقراض نهاد و انواع فلسفههای وجود سر برآوردند.
|
کلیدواژه
|
یهودیت ,مسیحیّت ,اسلام ,اصلاح ,روح مطلق ,آزادی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, هیات علمی مدعو دانشگاه تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
info @ ehsanshariat.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|