|
|
بررسی امکان بومیسازی علوم انسانی از منظر هستیشناسی بنیادین
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حیدری احمدعلی
|
منبع
|
فلسفه - 1390 - دوره : 39 - شماره : 2 - صفحه:87 -112
|
چکیده
|
مارتین هیدگر تحلیل انسان را به منزله اقدامی تمهیدی برای پرسش از معنای وجود تلقی میکند و به آن «هستیشناسی بنیادین» میگوید. از منظر هیدگر بررسی دقیق پرسش از وجود منوط به این است که در وهله نخست آن کسی را که پرسشهای وجودی درمیافکند، یعنی «دازاین» را شفاف سازیم. هیدگر فیلسوفی وجودی است و بر این باور است که مابعدالطبیعه در تمثیل درخت شناسایی دکارت بهعنوان ریشه درخت در خاک وجود قوام میگیرد. با این ملاحظه، بنیاد همه معارف اعم از انسانی و طبیعی به هستی و نحوه گشودگی آن بر دازاین بازمیگردد و تبیین خصایص و مقومات علوم در هر دوره تاریخی منوط به فهم نسبت وجود با آن دوره است. علوم انسانی در هر یک از ادوار و جوامع انسانی در نسبتی مستقیم با فلسفهها و نظامهای وجودی آن روزگار است. مقاله با رجوع به برخی از آثار هیدگر از جمله کتاب هستی و زمان به این نکته پرداخته است که مدنیت و علوم غربی برآمده از باطنی است که تقرب به آن و سپس گذشت از آن منوط به درک این باطن و واکاوی آن است. با توجه به معیارهایی که هیدگر ارایه میکند، مقاله کوشش خواهد کرد شرایط امکان تقرب به علوم انسانی غربی را بررسی کند و چگونگی یک تعامل کارساز و مفید با آن را برای فرهنگ و تمدن سرزمین ما که خود در نسبت هستیشناختی ویژهای منشا آثار معرفتی دورانسازی بوده است، تبیین کند.
|
کلیدواژه
|
مارتین هیدگر ,هستیشناسی بنیادین , تبارشناسی علوم , بومیسازی ,زمان ,تاریخ
|
آدرس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|