>
Fa   |   Ar   |   En
   نقدهایی بر نظریه‌های معنا در فلسفۀ تحلیلی ادبیات  
   
نویسنده شمس مهدی ,مشکات محمد
منبع فلسفه - 1396 - دوره : 45 - شماره : 2 - صفحه:61 -83
چکیده    قصدگرایی و ضدقصدگرایی دو نظریۀ اصلی در فلسفۀ تفسیر ادبی هستند که هر یک موضع گیری مشخصی دربارۀ نسبت قصد مولف با معنای اثر دارند. داشتن نظریه ای دربارۀ چگونگی شکل گیری معنا از لوازم هر یک از این دو موضع فلسفی است. آنها باید به این پرسش پاسخ دهند که معنای یک قطعۀ ادبی چگونه قوام می یابد؟ برای یافتن پاسخ درست، تمرکز بر فلسفۀ زبان و نظریات معنا مفید خواهد بود. بعضی از رقبای قصدگرایان، از جمله ضدقصدگرایان، اغلب مجبور شده اند تا تفسیر ادبی را از تفسیرهای معمول در زندگی روزمره جدا کنند، اما نتوانسته اند چرایی این جدایی را توجیه کنند. در نقطۀ مقابل، پاسخ قصدگرایان نیز، که مبتنی بر نظریۀ معنای گرایس بوده، قانع کننده نیست؛ نظریۀ معنای ایشان فقط قسمتی از معناهای موجود در متن را پوشش می دهد. در این مقاله پاسخ دو تن از قصدگرایان میانه رو معاصر، رابرت استکر و پیسلی لوینگستون به این پرسش نقد میشود. در انتها، نگارنده نظریۀ ربط را به عنوان نظریه ای جایگزین برای توضیح معنای آثار ادبی پیش می نهند و نتایج این جایگزینی را تبیین می کند. نگارنده نتیجه می گیرد که نظریۀ ربط امتیازاتی بر نظریۀ گرایسی معنا دارد که استفاده از آن را در بحث از تفسیر ادبی موجه می سازد.
کلیدواژه اثر هنری، تفسیر، نظریۀ معنا، دلالت، فرامتن، قصدگرایی.
آدرس دانشگاه اصفهان, ایران, دانشگاه اصفهان, گروه فلسفه, ایران
 
   A Criticism of Theories of Meaning in Analytic Philosophy of Art  
   
Authors Shams Mehdi ,meshkat mohammad
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved