تاثیر توانمندی های بازاریابی، نوآوری و یادگیری کارکنان بر عملکرد شرکت های مبلمان چوبی اداری

سابقه و هدف: سازمان‌ها برای افزایش عملکرد سازمانی و مزیت رقابتی به شاخص‌های بازاریابی، نوآوری و یادگیری وابسته هستند. با بهره‌گیری از توانمندی‌های مناسب بازاریابی و نوآوری، علاوه بر سودآوری و مزیت رقابتی، طولانی شدن چرخه حیات محصول و پایداری در صحنه رقابت را برای سازمان‌ها فراهم می‌کند. به‌نحوی‌که تغییرات سریع‌تر فناوری‌های تولیدی، لزوم تقویت توانمندی‌های منابع انسانی را برای همه ارکان سازمان ضروری می‌نماید. مواد و روش‌ها: در این تحقیق به بررسی تاثیر قابلیت‌ها و توانمندی‌های بازاریابی، نوآوری و یادگیری کارکنان بر عملکرد شرکت‌های مبلمان چوبی اداری پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت‌های مبلمان چوبی اداری در شهرک‌های صنعتی در دو استان تهران و البرز بود. روش نمونه‌گیری، طبقه‌بندی‌شده بوده و برای تعیین حجم نمونه (92 نفر) از جدول کرجسی- مورگان استفاده گردید. شاخص‌های تاثیرگذار اولیه با مطالعه منابع موجود گزینش و مدل مفهومی تحقیق با در نظر گرفتن عملکرد سازمان (شرکت) به‌عنوان متغیر وابسته و متغیرهای بازاریابی، نوآوری و یادگیری به‌عنوان متغیرهای مستقل طراحی شد. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات برای این تحقیق، پرسش‌نامه بوده است. برای بررسی فرضیه‌های تحقیق و تحلیل روابط ساختاری بین متغیرها از همبستگی و تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل‌سازی معادلات ساختاری بر پایه روش حداقل مربعات جزئی استفاده گردید. نتایج: نتایج پژوهش نشان می‌دهد که قابلیت‌های نوآوری و بازاریابی و یادگیری تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکت‌های مبلمان چوبی دارند. علاوه بر آن، این قابلیت‌ها به‌صورت مکمل نیز درمجموع 96.9 درصد از تغییرات متغیر وابسته عملکرد شرکت را تبیین می‌کنند. نتایج حاصل از شاخص ارزیابی کیفیت مدل، نشان می‌دهد که قابلیت بازاریابی (اثر قوی)، قابلیت نوآوری (اثر متوسط) و قابلیت یادگیری (اثر ضعیف) بیشترین اثرگذاری را برعملکرد شرکت دارند. نتایج حاصل از این تحقیق به شرکت‌های متنوع تولیدکننده محصولات صنعت مبلمان چوبی که دائماً به دنبال صادرات کالاهای خود هستند یادآوری می‌نماید که برخلاف بازار تا حدودی غیررقابتی داخل کشور، برای رقابت با شرکت‌های دیگر در بازارهای هدف، بایستی سعی نمایند که با توجه به عواملی از قبیل بازاریابی، نوآوری و یادگیری، موجب بهبود کیفیت محصول، کاهش هزینه و درنهایت افزایش عملکرد شرکت گردند. نتیجه‌گیری: استفاده از روش‌های مناسب بازاریابی، قابلیت‌های نوآورانه و افزایش توانمندی منابع انسانی در راستای تقویت یادگیری سازمانی در شرکت‌های صنایع مبلمان چوبی باعث تقویت عملکرد و جایگاه شرکت‌های مذکور می‌گردد.

the effect of marketing capabilities, innovation and learning ability of employees on the performance of wooden office furniture companies

background and objectives: organizations depend on marketing, innovation and learning indicators to increase organizational performance and competitive advantage. by taking advantage of appropriate marketing and innovation capabilities, in addition to profitability and competitive advantage, product life cycle prolongation and stability in the competition scene are provided for organizations. the rapid changes in production technologies necessitate the strengthening of human resource capabilities for all elements. organization is necessary.   methodology: the effect of marketing capabilities, innovations, learning of employees on the performance of wooden office furniture companies with the approach of structural equations has been investigated. the statistical population of this research consists of managers and engineers working in wooden office furniture companies located in industrial towns in tehran and alborz provinces. sampling method was classified and crecy-morgan table was used to determine the sample size (92 people). initial effective indicators were selected by studying the available sources and the conceptual model of the research considering the performance of the organization (company) as a dependent variable and marketing, innovation and learning variables as independent variables. the main tool for collecting information for this research was a questionnaire. correlation and confirmatory factor analysis and structural equation modeling based on partial least squares method were used to investigate the research hypotheses and analyze the structural relationships between variables.    results: the results showed that innovation, marketing and learning capabilities had a positive effect on the performance of wooden furniture companies. in addition, these capabilities complement 96.9% of the changes in the dependent variable of the company’s performance. the results of the model quality evaluation index show that marketing capability (strong effect), innovation capability (medium effect), learning capability (weak effect) have the greatest impact on company performance. finally, the results of this study remind the various companies producing wood furniture industry products that are constantly looking to export their goods that, unlike the somewhat non-competitive domestic market, to compete with other companies in target markets, should try. due to factors such as marketing, innovation and learning, improve products quality, reduce costs and ultimately increase company performance.    conclusion: the use of appropriate marketing methods, innovative capabilities and increasing human resource capabilities in order to strengthen organizational learning in wooden furniture industry companies will strengthen the performance and position of the mentioned companies.