|
|
بررسی تطبیقی معرفت فطری خدا ازنظر علامه طباطبایی با نظریه حس الوهی پلانتینگا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فدایی مهدی
|
منبع
|
انديشه نوين ديني - 1392 - دوره : 9 - شماره : 35 - صفحه:117 -132
|
چکیده
|
ازنظر علامه طباطبایی، انسان دارای فطرتی خاص است که او را به سنت خاص زندگی و راه معینی که منتهی به هدف و غایتی خاص (خداوند) میشود، هدایت میکند؛ راهی که جز آن راه را نمیتواند پیش گیرد، «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها.» ازسوی دیگر، براساس الهیات کالوینی اذعان به وجود خداوند، در اعماق ذهن هر انسانی وجود دارد و اکتسابی هم نیست؛ بدینگونه که نظریهای باشد که در مدرسه و با تعلیم استاد فرا گرفته شود. بلکه چیزی است که هریک از ما از رحم مادر، کاملاً آن را میشناسیم و خود طبیعت هم اجازه فراموشی آن را به کسی نمیدهد. در این مقاله کوشیدهایم وجوه اشترک و افتراق این دو دیدگاه را بررسی کنیم. قلب، جایگاه معرفت فطری، غیر اکتسابی بودن معرفت، هدایتگری انسان، تخلفناپذیری، لزوم تکامل و بلوغ این گرایش، تاثیر گناه بر این نوع معرفت، بهعنوان وجوه مشترک؛ و انگیزه طرح، ماهیت معرفت فطری، تاثیر آگاهی به قوه معرفتی، منطقهای بودن، متعلق معرفت فطری و نحوه دریافت معرفت، بهعنوان وجوه افتراق این دو دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته است.
|
کلیدواژه
|
علامه طباطبایی ,آلوین پلانتینگا ,حس الوهی ,فطرت ,مبناگرایی
|
آدرس
|
معارف اسلامی, دانشجوی دکتری مدرسی معارف اسلامی دانشگاه معارف اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
fadaei.ac@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|