مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی و شناختی-رفتاری بر افسردگی، تاب‌آوری و کیفیت زندگی زنان مطلقه افسرده

زنان مطلقه فشار روانی و عواطف منفی بیشتری را تحمل می‌کنند و زندگی‌شان سرشار از تنش است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان فراشناخت و شناختی-رفتاری بر افسردگی، تاب‌آوری و کیفیت زندگی در زنان مطلقه‌ی افسرده بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی به‌صورت پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه‌ی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره در سال 1397 شهرستان سنندج بودند. از این تعداد نمونه‌ای 45 نفرِ به‌صورت تصادفی در سه گروه درمان فراشناخت، درمان شناختی- رفتاری و گروه کنترل، جایگزین شدند. در ابتدا در هر سه گروه پرسشنامه افسردگی، تاب‌آوری و کیفیت زندگی اجرا شد. سپس گروه آزمایش اول طی 8 جلسه 2 ساعته درمان فراشناخت و گروه آزمایش دوم طی 8 جلسه 2 ساعته درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. سپس هر از سه گروه پس‌آزمون اجرا شد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل کورایانس مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادند که هر دو روش تاثیر مطلوبی بر ارتقاء کیفیت زندگی و تاب‌آوری همچنین کاهش افسردگی زنان مطلقه داشته‌اند، اما درمان فراشناخت نسبت به درمان شناختی- رفتاری، در کیفیت زندگی تاثیر بیشتری داشت اما در افسردگی و تاب‌آوری بین دو روش درمانی تفاوت معناداری یافت نشد.

comparing the effectiveness of meta-cognitive therapy and cognitive-behavioral therapy in depression, resilience and quality of life in a depressed divorced women

divorced women tolerated more stress and negative emotions than normal women and their lives changes higher. the aim of this research was comparing the effectiveness of meta-cognitive therapy and cognitive-behavioral therapy on depression and quality of life in depressed divorced women. this study is semi-experimental that using pre-test and post-test design with a control group. the population of this study included all divorced women who were referred for treatment depression in year 2018 that selected by available sampling. the sample included 45 depressed and divorced women were randomly assigned in three groups of meta-cognitive therapy, cognitive-behavioral therapy and a control group. at first three groups were filled depression, resilience and quality of life questionnaire, then meta-cognitive therapy and cognitive-behavioral therapy during 8 sessions of 2 hours were treated and control group did not receive anything. finally in all three groups, depression, resilience and quality of life questionnaire was administered again and data were analyzed using covariance analysis. results show that both treatments have a favorable impact on depression, resilience and quality of life, but metacognitive therapy more effective in promoting quality of life than cognitive-behavioral therapy but no significant difference was found on depression and resilience between the two treatments.