جستارهای روانشناختی در مثنوی معنوی (مطالعه موردی داستان پادشاه و کنیزک)

داستان های مثنوی معنوی به صورت چند بعدی بیان شده است؛ به گونه ای که یک داستان آن را از چندین بعد می توان تحلیل کرد. یکی از این داستان ها، حکایت مشهور پادشاه و کنیزک است. این داستان تاکنون از جوانب مختلفی مانند اخلاق پزشکی و عشق بررسی شده است؛ اما به بعد مهم درمان روانشناسانه داستان کمتر توجه شده است. به-همین سبب در این پژوهش، نگارنده سعی کرده است که این داستان و روش های درمان کنیزک را با رویکردهای روانشناختی تطبیق دهد. هدف از بررسی این اثر مولانا صرفاً کشف و معرفی شباهت روش های درمانی روانشناختی معاصر غربی با آثار مولانا است. در واقع می توان این نتیجه را گرفت که نگاه مولانا به انسان بر گرفته از آموزه های الهی مکتب اسلام است که باعث نگرش کلی مولانا به انسان شده است که مکاتب روانشناسی غربی ممکن است چنین نظری نداشته باشند. یافته های پژوهش گویای نبوغ مولوی و جامعیت نگاه مولوی در تلفیق رویکردهای مختلف روان درمانی و ایجاد روش های یکپارچه برای درمان است که می تواند برای استفاده متخصصان حوزه روانشناسی سودمند باشد.