بررسی همانندی داستان سلیمان و چرم ساغری

اونوره دوبالزاک نویسنده واقع‌نگر فرانسه اثری را به ما معرفی می‌کند که شاید یکی از برجسته‌ترین آثار رئالیست – فانتستیک قرن نوزدهم باشد. در داستان چرم ساغری خواننده با دو جنبه فکری بالزاک آشنا می‌شود یکی بالزاک نکته‌سنج و دیگری بالزاکی درگیر تخیلات. خیالاتی که گویای علاقه خود بالزاک به قدرتهای ماوراطبیعی، طلسم و علم غیب است. داستان چرم ساغری1 به تکه چرمی معجزه‌آسا اشاره دارد که بی‌شک بی‌شباهت به خاتم سلیمان نیست. در این تحلیل توصیفی و تطبیقی نگارنده بر آن است تا با مقایسه‌ای محتوایی به بررسی بیشتر مشترکات دو داستان بپردازد که خود می‌تواند بر همانندی بیشتر آن دو دلالت کند. در مقاله حاضر، ابتدا به طور مختصر به نوع داستان اشاره می‌شود و سپس به بررسی تطبیقی شخصیتها و عناصر داستان پرداخته  می‌شود.   

A Study on the Salomon and Shagreen Leather’s similarities

Rahbari.M.                                                                        Honore de Balzac, the French realistic author, offers us a work that might be the one of the greatest real-fantastic works in 19th century. In the story of Leather Shagreen, the reader is introduced two Balzac’s mental aspects of Balzac namely critical point understanding and imaginative Balzac which explain Balzac’s interests in supernatural forces, talisman and superstition. The story Leather Shagreen points to a pieces of miraculous leather which surely is similar to Solomon’s seal. In this comparative study, we showed the two stories’ similarities, which indicates that stories might have a common source. Then the characters and elements of the story are studied.