|
|
تحلیل نسبت میان جهان درون و جهان برون از دیدگاه مولوی در مثنوی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
قبادی حسینعلی ,بزرگ بیگدلی سعید ,نیکوبخت ناصر ,ادناوی باسل
|
منبع
|
پژوهش هاي ادبي - 1389 - دوره : 7 - شماره : 27 - صفحه:101 -120
|
چکیده
|
از آنجا که عشق، شیرازۀ اندیشه و نظام معرفتی مولوی را شکل میدهد و ظهور و بروز هر خطاب و اظهاری در آثار مولوی بر پایۀ عشق بنا نهاده شده است در این جستار، تحلیل ارتباط جهان درون و جهان برون در مثنوی نیز بر مدار نگاه خالق آن دربارۀ عشق صورت میگیرد. این نگاه بر این فرض استوار است که عشق در نظرمولوی، برزخ میان جهان درون و جهان برون است و آنچه آن را در قالب تعبیرات و اصطلاحاتی مانند تناظر آفاق و انفس، شهود و غیب، ظهور و بطون، عین و ذهن، ملک و ملکوت، خاک و افلاک، جسم و روح و ... میخوانند از دیدگاه آفریدگار مثنوی به عشق و جلوه و مظهری از آن وابسته است. بر اساس این نگاه، دوست داشتن و عشق خداوند به شناخته شدن، انگیزۀ حرکتی ایجادی شده است که به موجب آن، صورت از بیصورتی، متناهی از نامتناهی و ابد از ازل بیرون آمده و شاید بتوان گفت کل آفرینش خلق محقق شده است.این پژوهش، میکوشد تا جلوههایی از این باور را در مثنوی مولوی بکاود و آن را تبیین کند. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که با توجه به عنوان و اقتضائات تحقیق با رهیافت هرمنوتیک بخشهایی از متن مثنوی تاویل و تحلیل شده است.اجمالاً نتیجۀ پژوهش نشان میدهد ذیل باور عمومی عارفان مبنی بر اینکه انسان آیینۀ حق و خلیفۀ خداست در نظر مولوی، عشق در وجود آدمی، بسان برزخی میماند که اندیشه را به عرصۀ ظهور و بیان میکشاند. بدین ترتیب میتوان عشق را از دیدگاه هستیشناسی همچون آیینهای دانست که بودهای آن جهانی را در نمودهای این جهانی منعکس میسازد.
|
کلیدواژه
|
عشق در مثنوی مولانا، جهان درون در مثنوی، جهان برون در مثنوی، برزخیت، مثنوی معنوی، جلال الدین مولوی
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|