|
|
|
|
ارزیابی دو رویکرد خود بنیان و تلفیقی در روش شناسی اقتصاد اسلامی (با تاکید بر دیدگاههای شهید صدر و انس زرقا)
|
|
|
|
|
|
|
|
نویسنده
|
خادم علیزاده امیر ,خاندوزی احسان ,عیسوی محمود ,فضلی پیام
|
|
منبع
|
جستارهاي اقتصادي با رويكرد اسلامي - 1403 - دوره : 21 - شماره : 42 - صفحه:107 -123
|
|
چکیده
|
مقدمه و اهداف: در این پژوهش به معرفی و مقایسهی تحلیلی بین دو مدل یا رویکرد مهم در روششناسی اقتصاد اسلامی میپردازیم: 1- رویکرد نخست یک رویکرد خودبنیان و مستقل است که درصدد است علم اقتصاد را بنحو مجزا از منابع اسلامی استخراج کند. 2- رویکرد دوم اقتصاد اسلامی را در گرو تعامل با یافتههای اقتصاد رایج ممکن میداند و از یک رویکرد تلفیقی جانبداری میکند. شهید صدر از رویکرد اول طرفداری میکند و انس زرقا نمایندهی مهم رویکرد دوم در اقتصاد اسلامی است. شهید صدر از اولین محققان حوزهی اقتصاد اسلامی است که دیدگاههای وی در حوزهی اقتصاد اسلامی در کتاب گرانقدر اقتصادنا انعکاس یافته است. کتاب وی همواره به شکل ایجابی یا سلبی بر اقتصاددانان مسلمان تا به امروزه تاثیرگذار بوده و همواره مورد استناد و ارجاع متفکرین این حوزه بوده است. انس زرقا درصدد است تا از علم اقتصاد و جریانهای اقتصادی به سمت اقتصاد اسلامی نقطهی اتصالی ایجاد کند. وی درصدد است تا با افزودن ارزشها و آموزههای مختلف اسلامی بر جریان اقتصاد و زدودن ارزشهای غیردینی از آن این شاخهی علمی را به سمت و سوی اسلامی شدن نزدیکتر گرداند. به نظر وی بخش مهمی از اقتصاد متعارف دستاورد علم بشری است که با ترکیب آن با معرفت دینی میتوان به یک رویکرد کاملتر و بهتری دست یافت. به همین جهت است که وی یک رویکرد تعاملی را نسبت به جریانهای اقتصادی مختلف در پیش میگیرد. (زرقا، 2003: 8-11).اهمیت این جریان تطبیقی در این است این دو اندیشمند، نمایندهی دو رویکرد متفاوت جریانساز در اقتصاد اسلامی هستند که این دو رویکرد، طی چندین دهه در اقتصاد اسلامی، به شدت مورد توجه اندیشمندان دیگر در این حوزه قرار گرفته است؛ بنابراین؛ بررسی تطبیقی آرای این دو متفکر و دو جریان، در کنار نقد و بررسی این دیدگاهها، میتواند به غنای ادبیات اقتصاد اسلامی کمک کند. همچنین این مقایسه میتواند ما را به اتخاذ رویکرد و روششناسی مناسب در اقتصاد اسلامی رهنمون سازد.روش پژوهش: در میان نوشتههای متعددی که در حیطهی اقتصاد اسلامی تالیف شدهاند، برخی از این نوشتهها دارای این ویژگی هستند که به مباحث متدلوژیکی ورود پیدا کردهاند. اهمیت این مباحث در این است که علاوه بر اینکه در قلمرو اقتصاد اسلامی نگاشته شده و به گسترش ادبیات موضوع کمک کردهاند، به نوعی یک مسیری را پیش روی اقتصاد اسلامی قرار داده و مباحثی را مطرح کردهاند که این مباحث از سوی دیگر نویسندگان این حوزه هم دنبال شده است. به نحوی که به نوعی رویکرد جریانساز و هدایتکننده در مباحث اقتصاد اسلامی به شمار میآید. این ویژگی هم در مورد شهید صدر و هم انس زرقا صدق میکند. ما در این مقاله برای بررسی تحلیلی موضوع از منابع مستقیم که در این حوزه به رشتهی تحریر درآمده است، استفاده کردهایم. مهمترین منبع ما در رابطه با شهید صدر، کتاب مهم وی اقتصادنا است. در کنار آن از برخی نوشتههای دیگر وی از جمله رسالهی ماذا تعرف عن الاقتصاد الاسلامی، البنک الربوی و اسلام و مکتبهای اقتصادی نیز بهرهمند شدهایم. این رسالات در مواردی نقش تبیین گری را نسبت به کتاب اقتصادنا ایفا میکنند. به همین علت به رفع برخی ابهامات کتاب اقتصادنا کمک میکنند. در رابطه با انس زرقا هم مقالات مهم و جدیدی توسط وی تالیف شده است که مهمترین و جدیدترین نظریات وی را در مورد روش شناسی اقتصاد اسلامی میتوان مشاهده کرد. مقالهی انس زرقا با عنوان اقتصاد اسلامی، مفهوم و روش به طور خاص در رابطه با موضوع روششناسی نگاشته شده است. همچنین برخی از مقالات وی مانند دوگانگی منابع در اقتصاد اسلامی به بررسی مهمترین چالشها و مباحث روششناختی پرداخته است. بعلاوه، در برخی موارد از ادبیات موجود در اقتصاد اسلامی برای روشنتر شدن بیشتر مباحث متدلوژی اقتصاد اسلامی بهرهمند شدهایم. به همین منظور، در مواردی به مهمترین نظریات اقتصاد اسلامی که توسط اقتصاددانان اسلامی دیگر تالیف شده است، توجه داشتهایم.بحث و نتیجه گیری: در مقایسهی تطبیقی روش شناسی شهید صدر و انس زرقا برخی از نکات متدلوژیکی بایستی مورد توجه قرار گیرد:اول) با وجود اینکه اقتصاد اسلامی و فقه در موارد زیادی میتوانند موضوعات مشترکی داشته باشند، اما اهداف و مسائل این دو علم متفاوت بوده و بدین جهت ما بایستی بین این دو رشتهی علمی تنها قائل به وجود ارتباط متقابل بوده و نه اینکه درصدد این باشیم که بخواهیم این دو رشته علمی را یکی بدانیم؛ بنابراین تقلیل اقتصاد اسلامی به عنوان شاخهای از فقه خطاست. (سلیم، 2008: 293-289).دوم) یکی از نقاط عطف و مبحث سودمند در روششناسی شهید صدر و انس زرقا در این است، که ما بایستی با این رویکرد هم نظر باشیم که اسلام هم دارای گزارههای ارزشی بوده و هم گزارههای توصیفی فراوانی است و اینکه گزارههای عرضه شده در دین صرفاً گزارههای ارزشی نبوده، بلکه اعم از ارزشی و توصیفی هستند.سوم) در باب موضوع اقتصاد اسلامی بایستی بگوییم اقتصاد اسلامی چنانچه بخواهد بعنوان یک علم اجتماعی مطرح شود و درصدد باشیم که برای آن یک شان و منزلت علمی قائل باشیم بایستی بتواند گزارههای عام و جهانشمول ارائه دهد.چهارم) در مورد رابطهی اقتصاد اسلامی با اقتصاد متعارف بایستی گفت که اتخاذ رویکرد شهید صدر و انس زرقا هر کدام مزیتها و معایبی را به دنبال دارد. روش تلفیقی که انس زرقا مطرح میکند اگر با روش خود بنیان در اقتصاد اسلامی هر دو مد نظر قرار بگیرد میتواند روش شناسی مطلوبتری باشد.نتایج: در این مقاله دیدگاههای دو اندیشمند مهم در اقتصاد اسلامی شهید صدر و انس زرقا بطور تطبیقی مورد توصیف و ارزیابی قرار گرفت. وجه تمایزات و تشابهات هر دو اقتصاددان بیان شده و نتایج زیر به دست آمد:1- روششناسی که شهید صدر مطرح میکند ارتباط ناگسستی با شریعت اسلامی دارد. مکتب اقتصادی که وی مطرح میکند بطور مستقیم از فقه اسلامی بدست می آید. همچنین انس زرقا نیز به نقش اساسی ارزشهای دینی در اسلامی کردن اقتصاد توجه میکند؛ بنابراین هر دو اندیشمند در روششناسی خود به معرفت دینی توجه گستردهای دارند.2- علیرغم اهمیت دادن به معرفت دینی توسط هر دو شخص، نوع برداشت این دو از نحوهی تاثیر معرفت دینی بر این شاخهی علمی متفاوت است. به طوری که شهید صدر و انس زرقا در مورد موضوعاتی مثل: رابطهی بین فقه و اقتصاد اسلامی و همچنین رابطهی بین اقتصاد اسلامی با اقتصاد متعارف، قلمرو اقتصاد اسلامی و حتی موضوع اقتصاد اسلامی با همدیگر اختلاف نظرهایی دارند.3-در بین روشهای مختلف که در حوزهی اقتصاد اسلامی مطرح میشود بایستی به جنبهی علمی بودن رشتهی اقتصاد اسلامی از یک سو و همچنین اسلامی بودن آن بطور همزمان توجه داشته باشیم. جهت اسلامی کردن اقتصاد نبایستی روشی را مطرح کنیم که موجب شود جنبهی علمی اقتصاد اسلامی فراموش شود و بالعکس. به همین علت چنانچه روش شناسی شهید صدر و انس زرقا بطور همزمان مورد توجه قرار گیرد، معقولتر است.4- دیدگاه دو اندیشمند نسبت به فقه با هم تفاوت اساسی دارد. دیدگاه شهید صدر نسبت به فقه دیدگاه حداکثری هست و یک وابستگی شدید اقتصاد اسلامی به فقه را مشاهده میکنیم، در حالی که انس زرقا، قائل به صرف تعامل فقه و اقتصاد اسلامی است و میزان این ارتباط کمتر است.5- یکی از موضوعات جالب در این رشته روند تکاملی این علم است. شهید صدر و انس زرقا چند دهه بیشتر از هم فاصله ندارند ولی تنوع دیدگاه این دو اندیشمند خود یک علامتی مثبت مبنی بر تکامل و وجود تنوع در اقتصاد اسلامی و قابلیت این علم برای پذیرش دیدگاههای متنوع و متفاوت است.
|
|
کلیدواژه
|
روش شناسی شهید صدر، انس زرقا، معرفت دینی، اقتصاد اسلامی، اقتصاد متعارف، پارادایم
|
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبائی, گروه اقتصاد اسلامی, ایران, دانشگاه علامه طباطبائی, گروه اقتصاد اسلامی, ایران, دانشگاه علامه طباطبائی, گروه اقتصاد اسلامی, ایران, دانشگاه علامه طباطبائی, ایران
|
|
پست الکترونیکی
|
fazli.payam@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
evaluation of two self-based and integrated approaches in islamic economic methodology (with emphasis on the views of shahid sadr and anas zarqa)
|
|
|
|
|
Authors
|
khadem alizadeh amir ,khandoozi ehsan ,eisavi mahmoud ,fazli payam
|
|
Abstract
|
introduction and objectives: in this research, the authors introduced and compared analytically two important models and approaches in the methodology of islamic economics: 1- the first approach is a self-based and independent approach that seeks to extract economics from islamic sources separately. 2- the second approach considers islamic economics dependent on interaction with the findings of mainstream economics and favors a unified approach. shahid sadr (also known as al-shahid al-khamis was an iraqi islamic scholar and philosopher) favors the first approach and anas zarqa is an important representative of the second approach in islamic economics. shahid sadr is one of the first researchers in the field of islamic economics, whose views in the field of islamic economics have been reflected in the valuable book &iqtisaduna& (an objective study consisting of examination and criticism of the economic doctrines of marxism, capitalism and islam. the book was written in order to state the foundations of the islamic economy and its difference from other prominent economic doctrines.) his book has always influenced muslim economists positively or negatively until today and has always been cited and referred to by scholars in this field. anas zarqa was trying to create a connection point from economics and economic trends to islamic economics. he makes severe demands on bringing this branch of science closer to islamization by adding different islamic values and teachings to the stream of economics and removing non-religious values from it. in his opinion, an important part of conventional economics is the achievement of human science, which can be attained by combining it with religious knowledge to achieve a more complete and better approach. this is why he takes an interactive approach to different economic flows. (zarqa, 2003: 8-11).the importance of this comparative current is that these two scholars are representatives of two different current-making approaches in islamic economics, and these two approaches, over several decades in islamic economics, have been highly regarded by other theorists in this field. therefore; a comparative study of the opinions of these two philosophers and two points of views, along with the criticism and review of these views, can contribute to the enrichment of the literature of islamic economics. similarly, this comparison can guide us to adopt the appropriate approach and methodology in the islamic economy.research method: among the many literatures that have been written in the field of islamic economics, some of these writings have the feature of entering into methodological discussions. the importance of these topics lies in the fact that, in addition to being written in the field of islamic economics and helping to expand the literature on the subject, they have set a path for islamic economics and have raised topics that are discussed by other writers in this field, followed in a way that is considered as a mainstream and guiding approach in islamic economics. this feature applies to both shahid sadr and anas zarqa. in this article, we have used direct sources that have been written in this field to analyze the issue. our most important source about shahid sadr is his important book iqtisaduna. in addition to that, we have also benefited from some of his other writings, such as the treatise al-maktab al-islamiya , al-bank al-rabawi and islam and economic schools.
|
|
Keywords
|
methodology of shahid sadr ,anas zarqa ,religious based knowledge ,islamic economy ,conventional economy ,paradigm
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|