|
|
مقایسهٔ اثر تغییرات کفایت سرمایه بر اقتصاد و نظام بانکی ایران در بستر مقررات بال 2 و 3 (رویکرد dsge)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ارباب افضلی محمد ,ندری کامران ,توکلیان حسین
|
منبع
|
اقتصاد مقداري (بررسي هاي اقتصادي سابق) - 1403 - دوره : 21 - شماره : 3 - صفحه:1 -29
|
چکیده
|
هدف از این مطالعه تجزیه و تحلیل اثرات تغییر در نسبت کفایت سرمایه به عنوان یک ابزار احتیاطی کلان بر رفتار اقتصاد کلان و همچنین نظام بانکی ایران است. برای این منظور از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (dsge) استفاده شده که در آن علاوه بر مصرف، مسکن و پول نیز در تابع مطلوبیت خانوارهای پساندازکننده و قرضگیرنده وجود دارد. همچنین برای مدل سازی رفتار بانک مرکزی نظر به حاکم بودن قانون بانکداری بدون ربا در ایران و عدم امکان استفاده بانک مرکزی از نرخ بهره به عنوان ابزار سیاست پولی از قانون مککالوم به جای قاعده تیلور استفاده شده است. در برآورد مدل با توجه به تکانههای ساختاری آن، چهار متغیر قابلمشاهده شامل شکاف متغیرهای تولید، کفایت سرمایه بانکها، تورم، و نرخ رشد پایهٔ پولی در بازه زمانی بهار 1383 تا زمستان 1399، در کنار برخی دیگر از پارامترهای مقداردهی شده از قبلدر فرایند برآورد بیزی استفاده شده است و در نهایت توابع واکنش آنی مدل در دو سناریو حاکمیت اصول توافقنامه بازل 2 یا 3 در مورد نسبت کفایت سرمایه، مورد تفسیر قرار گرفتهاند. نتایج نشاندهنده آن است که تقویت و ارتقای نسبت کفایت سرمایه در کوتاهمدت و میانمدت اثرات مثبت در نرخ رشد اقتصادی و نیز کاهش قابل توجه در نرخ تورم خواهد داشت. همچنین نتایج نشان داد که بانکهای کشور در برابر تقویت نسبت کفایت سرمایه واکنش فوری از خود نشان میدهند و با افزایش تسهیلاتدهی سعی در تعدیل مجدد این نسبت دارند. از اینرو در میانمدت و بلندمدت نمیتوان نسبت به تثبیت یا کاهش فرایند خلق نقدینگی و افزایش حجم پول از محل تقویت نسبت کفایت سرمایه بانکها امیدوار بود. از دیگر یافتههای مدل این است که به طور کلی خارج شدن نسبت کفایت سرمایه از مقادیر تعادلی خود در نظام بانکی ایران در شرایط فرضی استقرار مقررات بال 3، متغیرهای کلان اقتصادی و همچنین مولفههای عملیات بانکی را در مقایسه با شرایط حاکمیت اصول بال 2 با نوسانات کمتری مواجه میکند.
|
کلیدواژه
|
نسبت کفایت سرمایه، احتیاطی کلان، تعادل عمومی پویای تصادفی (dsge)، مقررات بال، نظام بانکی
|
آدرس
|
پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی, ایران, دانشگاه امام صادق (ع), دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, دانشکده اقتصاد, ایران
|
پست الکترونیکی
|
tavakolian@atu.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
comparison of the effect of capital adequacy changes on iran’s economy and banking system in the context of basel ii and iii (dsge approach)
|
|
|
Authors
|
arbab afzali mohammad ,nadri kamran ,tavakolian hossein
|
Abstract
|
extended abstractthe purpose of this study is to analyze the effects of changes in capital adequacy ratio as a macroprudential tool on the behavior of macroeconomics as well as the iranian banking system. for this purpose, a dynamic stochastic general equilibrium (dsge) model is used and according to structural shocks, four observable variables including output gap, bank capital adequacy, inflation, and money base growth rate in the period spring 2004 to winter 2020, along with some other pre set parameters have been used in the bayesian estimation process. finally, the impulse response functions of the model are interpreted in two scenarios basel ii or iii on capital adequacy ratio. the results show that strengthening and improving the capital adequacy ratio in the short and medium term will have positive effects on economic growth and a significant reduction in inflation. the results also showed that iranian banks react immediately to the strengthening of the capital adequacy ratio and try to adjust this ratio again by increasing lending. therefore, in the medium and long term, we cannot hope to stabilize or reduce the process of creating liquidity and increase the money supply by strengthening the capital adequacy ratio of banks. another finding of the model is that in the iranian banking system, if the capital adequacy ratio deviates from its equilibrium values, in the hypothetical conditions of the establishment of basel iii, macroeconomic variables and also the components of banking operations will face fewer fluctuations compared to basel ii.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|