«خود و دیگری» در اندیشه نیما
|
|
|
|
|
نویسنده
|
سلطانی احسام ,زاهدی محمدجواد
|
منبع
|
جامعه شناسي ايران - 1396 - دوره : 18 - شماره : 4 - صفحه:30 -52
|
چکیده
|
به دلیل سرشت اجتماعی انسان، اساساً تنهایی ناممکن است. اجتماع، نه با «من» بلکه با یک انسان دیگر، با «تو»، شکل میگیرد. باختین از جمله افرادی است که در مباحثی که پیش میکشد به این امر اشاره میکند که وجود دیگری شالوده شکل گیری خود است. در مقاله حاضر به «خود» و «دیگری» در اندیشه نیما پرداخته شده است. منظور از دیگری، صدا و زبانی متفاوت نسبت به صدا و زبان «من» است. در این مقاله سعی شده است تا سویههای مختلف و متفاوت این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. برای این کار از آراء میخائیل باختین، متفکر روس، استفاده شده است. تحقیق حاضر بر رویکرد کیفی استوار است و از روشهای تحلیل گفتمان، تحلیل محتوای کیفی و تحلیل مضمون نیز استفاده شده است.یافتههای تحقیق بازگوی آن است که نیما با پیش کشیدن مباحثی درباره «خود» و «دیگری» از جمله شاعرانِ پس از مشروطه در ایران است که به این مسئله به طور جدی پرداخته است اما به دلیل تعلق خاطری که به دیالکتیک هگل دارد، در مراحل بعدی کار خود، تفاوت میان «من» و «دیگری» را به نفع جهانی یکپارچه، منسجم و وحدتیافته مصادره میکند.
|
کلیدواژه
|
منطق گفتو گویی، مکالمه گرایی، من، دیگری، گفتمان مسلط
|
آدرس
|
دانشگاه پیام نور تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m_zahedi@pnu.ac.ir
|
|
|
|
|