|
|
بررسی تاثیر اجرای الگوی توانمند سازی خانواده محور بر کیفیت زندگی والدین نوزادان نارس بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حسین پور سیما ,بریم نژاد لیلی ,رسولی محبوبه ,حردانی امیرکمال ,الحانی فاطمه
|
منبع
|
پرستاري ايران - 1400 - دوره : 34 - شماره : 134 - صفحه:2 -17
|
چکیده
|
زمینه و هدف: بستری نوزاد در بخش مراقبتهای ویژه، یک بحران روحی محسوب میشود که برای خانواده استرس و ناتوانی به همراه دارد و میتواند کیفیت زندگی والدین را مختل کند.کیفیت زندگی از آن رو مهم است که در صورت نادیده گرفته شدن به ناامیدی، نداشتن انگیزه برای هرگونه تلاش و کاهش فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و غیره میانجامد و در ابعاد عمیقتر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی یک کشور تاثیر میگذارد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر کیفیت زندگی والدین نوزادان نارس بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان انجام شد.روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی در دو گروه آزمایش و کنترل در بین 90 نفر (پدر و و مادر) سالم دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبتهای ویژه انجام شد. نمونهگیری بهصورت مستمر و غیر تصادفی از شهریورماه 1398 تا اردیبهشت 1399 انجام شد. پرسشنامههای جمعیتشناسی، شدت، حساسیت، عزت نفس، خودکارآمدی والدین و کیفیت زندگی، یک بار در بدو ورود به مطالعه و بار دیگر، یک ماه پس از اتمام جلسات مداخله تکمیل شدند.گروه آزمایش، آموزشهای مرتبط به اصول توانمندسازی را طی چهار گام و 8 جلسه دریافت کردند.گام اول (درک تهدید به روش بحث گروهی): طی دو جلسه 30 تا 60 دقیقهای، بحث گروهی برای بالا بردن آگاهی در خصوص نوزاد سالم از جمله مراقبتهای پوستی، تغذیه سالم، خواب سالم و حساس ساختن والدین به علائم خطر تهدید کننده، توسط پژوهشگر انجام شد. گام دوم (ارتقاء خودکارآمدی به روش مشکلگشایی): در ابتدای جلسه سوم، به ابهامات و پرسشهای والدین پاسخ داده شد. سپس طی دو جلسه 60 دقیقهای به بحث گروهی در حوزه حالتهای صحیح شیردهی، مراقبت کانگرویی، نحوه برخورد با قولنج یا کولیک نوزاد و آشنایی و نحوه برخورد با کودک لرزان پرداخته شد. گام سوم (ارتقاء عزت نفس از طریق مشارکت آموزشی): طی سه جلسه بحث گروهی 30 الی60 دقیقهای از مراجعین درخواست شد در حضور پژوهشگر نکات فرا گرفته شده را به اعضای خانواده خود آموزش دهند، تجارب خود را در اختیار دیگر افراد گروه بگذارند و پرسشهای پیش آمده برای خود یا اعضای خانواده را در گروه مطرح و پاسخ آن را دریافت کنند. گام چهارم (ارزشیابی): در جلسه آخر به بررسی میزان آگاهی و توانایی افراد در انتقال اطلاعات از موارد آموزشی پرداخته شد. همچنین توانمندی افراد تحت پژوهش، توسط پرسشنامه توانمندی، شامل سه بعد: درک تهدید، خودکارآمدی و عزت نفس مورد سنجش قرار گرفت. پرسشنامه جمعیتشناسی و پرسشنامه کیفیت زندگی یک بار در بدو ورود به مطالعه و بار دیگر یک ماه پس از اتمام جلسات مداخله تکمیل شد. دادهها با استفاده از آزمونهای کایدو، تیمستقل، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی اسپیرمن و شاپیرو _ ویلک و با استفاده از نرمافزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتهها نتیجه آزمون کای _ دو نشان داد دو گروه از نظر مشخصات والدین و نوزادان همگن بودند و تفاوت معناداری در دو گروه وجود نداشت (0/05< p). نمرات توانمندی پایه(خودکارآمدی، عزت نفس، شدت و حساسیت) و کیفیت زندگی نیز قبل از مداخله تفاوت معناداری نداشتند. پس از اجرای مداخله نمره کل کیفیت زندگی(0/041=p)، در گروه آزمایش بهطور معناداری بیش از گروه کنترل شد. در مقایسه درونگروهی نیز نمرات توانمندی(عزت نفس، خودکارآمدی (0/001>p) هر دو گروه و نمرات شدت و حساسیت (0/001>p) صرفاً در گروه آزمایش افرایش معناداری نشان داد. در ابعاد کیفیت زندگی، در بعد روانی (0/042=p)، اجتماعی (0/003=p)، محیطی و کل نمرات (0/001>p) در گروه آزمایش افزایش معناداری وجود داشت. همچنین مقایسه نمرات قبل و بعد در گروه کنترل نشان داد نمره کیفیت زندگی در بعد عملکرد محیطی در گروه کنترل نیز با گذشت زمان بهبود یافته است (0/001>p)، اما این افزایش نسبت به گروه آزمایش معنادار نبود (p>0/05)
|
کلیدواژه
|
الگوی توانمندسازی خانواده محور، کیفیت زندگی، نوزاد نارس، والدین
|
آدرس
|
دانشگاه علومپزشکی ایران, دانشکده پرستاری و مامایی, گروه پرستاری مراقبتهای ویژه نوزادان, ایران, دانشگاه علومپزشکی ایران, مرکز تحقیقات مراقبتهای پرستاری, ایران, دانشگاه علومپزشکی ایران, دانشکده بهداشت, گروه آمار زیستی, ایران, دانشگاه علومپزشکی جندی شاپور اهواز, دانشکده پزشکی، بیمارستان ابوذر, گروه کودکان, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, دانشکده علومپزشکی, گروه پرستاری, ایران
|
پست الکترونیکی
|
alhani_f@modares.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Effect of Implementing a Family-centered Empowerment Model on the Quality of Life of Parents of Premature Infants Admitted to a Neonatal Intensive Care Unit
|
|
|
Authors
|
Hoseinpour Sima ,Borimnejad Leili ,Rasooli Mahboobeh ,Hardani Amir Kamal ,Alhani Fatemeh
|
Abstract
|
Background Aims: Infant hospitalization in the intensive care unit is a psychological crisis for the family that causes stress and disability for the family. In critical situations, the knowledge of the healthcare team is devoted to patient care, while it is necessary to emphasize the needs of the family. This study aims to determine the impact of familycentered empowerment model on quality of life of premature infants parents rsquo; were admitted to the neonatal intensive care unit.Materials Methods: This quasiexperimental controlled study was performed on 84 parents with preterm infants admitted to the intensive care unit. Samples were continuously targeted in both intervention and control groups. They received training sessions in four steps and 8 sessions. The ability of the subjects was also assessed by the competency questionnaire (including three dimensions; threat perception, selfefficacy and selfesteem). Demographic questionnaire, and WHOQOLBREF quality of life questionnaire once at the beginning of the study and again one month after completion. Intervention sessions were completed and the data were analyzed using Chisquare, independent ttest, analysis of variance and Spearman and ShapiroWilk correlation coefficient using SPSS software.Results: There was no significant difference between the two groups in terms of demographic characteristics and baseline competency scores (selfefficacy, selfesteem, severity and sensitivity) and quality of life. Comparison of total quality of life score (P=0.041) in the intervention group was significantly higher than the control group. Ingroup comparison, empowerment scores [selfesteem, selfefficacy (P<0.001)] of both groups and intensity and sensitivity scores (P<0.001) showed a significant increase only in the intervention group. In terms of quality of life, in the psychological dimension (P=0.042), social (P=0.003), environmental and total scores (P<0.001) in the intervention group and in the total score dimension (P=0.41) There was a significant increase in environmental performance (P<0.001) in the control group.Conclusion: The familycentered empowerment model has improved some quality of life factors. , But further studies are needed to reach a definitive conclusion in this regard. It is suggested that future researchers strengthen the familycentered empowerment program in less effective dimensions. Further studies should also be performed on the use of familycentered empowerment program to empower pregnant women with the possibility of preterm delivery and its effectiveness after delivery.
|
Keywords
|
Family-centered empowerment model ,Quality of Life ,Premature infant ,Parents
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|