اثربخشی مداخله سبک زندگی با رویکرد انتخاب بر مدیریت وزن در زنان دچار اختلال پرخوری

     مقدمه: اضافه وزن و چاقی بدلیل افزایش شدت پرخوری یکی از پیامدهای جسمانی اختلال پرخوری افراطی است. این مطالعه با هدف  تاثیر مداخله سبک زندگی با رویکرد انتخاب بر مدیریت وزن به لحاظ کاهش شدت پرخوری زنان دچار اختلال پرخوری افراطی انجام شده است.روش بررسی: دراین مطالعه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون، 45 نفر زن20 تا 60 سال با نمایه توده بدنی بالای 25  مبتلا به پرخوری افراطی به روش در دسترس انتخاب شدند؛ و بصورت کاملا تصادفی در سه گروه 15 نفری مداخله آموزش سبک زندگی ، رژیم غذایی و کنترل قرار گرفتند. برای ارزیابی شدت پرخوری از مقیاس شدت پرخوری گورمالی استفاده  شد. داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمرات شدت پرخوری و نمایه توده بدنی در گروه آزمایش نسبت به گروه رژیم غذایی و کنترل، در مرحله پس‌آزمون کاهش معناداری پیدا کرده و این کاهش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است. نتایج نشان داد: مداخله اصلاح سبک زندگی با رویکرد انتخاب برکاهش شدت پرخوری          (001/0 >p) وکاهش شاخص توده بدنی (05/0 < p) در زنان دچارپرخوری افراطی موثر بود.نتیجه گیری: اصلاح سبک زندگی با رویکرد انتخاب بر کاهش شدت پرخوری و بالطبع کاهش نمایه توده بدنی در افراد دچارپرخوری افراطی موثر می باشد. پیشنهاد می گردد این نوع مداخله در دستور کار سازمان های متولی سلامت و دیگر موسسات، یرای افراد چاق دچار اختلال پرخوری افراطی مورد استفاده قرار گیرد.  

Effectiveness of Lifestyle Intervention with Choice Theory on Weight Management in Women Suffering from Binge Eating

     Introduction: Overweight and obesity is one of the physical consequences of binge eating disorder. The aim of this study was to determine the effectiveness of life style intervention on  weight management using choice theory to reduce the severity of binge eating in women who suffered from binge eating.Methods: In this experimental study with pretest and posttest design, 45 women who suffered from binge eating disorder with BMI ≥ 25  and within the age range of 20 60 years were selected using available sampling method. They were categorized randomly into the intervention, diet, and control groups (Groups of 15 people). The Gormally’s Binge Eating severity Scale was used to assess binge eating. Data were analyzed by SPSS/24 software.Results: The average scores of BES and BMI of the experimental group decreased significantly compared to the control and diet groups in the posttest stage and this decrease remained relatively constant in the followup stage. The results showed that lifestyle modification intervention using Choice Theory was effective in reducing the binge eating severity (p <0.001) and reducing body mass index (p <0.05) in women with binge eating disorder.Conclusion: The lifestyle intervention with “choice theory” decreased the binge eating severity and body mass index of women who suffered from binge eating. Hence, it is recommended that health and other organizations apply this treatment.