|
|
مفهوم نظم در اقتصاد اسلامی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
معرفی محمدی عبدالحمید
|
منبع
|
اقتصاد اسلامي - 1394 - دوره : 15 - شماره : 58 - صفحه:33 -62
|
چکیده
|
اقتصاد سیاسی کلاسیک بهعنوان علمی مدرن، متاثر از متافیزیک حاکم بر دوران مدرن است. در این متافیزیک علوم بر مبنای تفسیر خاصی از نظم حاکم بر جهان شکل میگیرند. از همان آغاز، علم اقتصاد نیز در رابطهای تنگاتنگ با مفهوم خاصی از نظم (نظم طبیعی) شکل گرفت که خود را در چارچوب نظم نهادی نشان داد. این مفهوم خاص از نظم، ارزششناسی، هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی خاصی را برای اقتصاد سیاسی کلاسیک رقم زد و آن را از دیگر حوزههای سیاست، اخلاق و دین جدا کرد. اقتصاد سیاسی به یک علم مستقل تبدیل شد که نظم نهادی خاصی را بازنمایی میکرد. با تحول اقتصاد سیاسی به اقتصاد نیوکلاسیک، علم اقتصاد تفسیر جدیدی از نظم ارایه داد که مبتنی بر سوبژکتیویسم بود. این دوره با نقد نظریه ارزش در اقتصاد سیاسی کلاسیک آغاز و مفهوم جدیدی از نظم ریاضی را ارایه داد که نسبت خود را با نهادها از دست داد. نظم طبیعی، نظمی کلی و متبلور در نهادهای تاریخی بود که مستقل از افراد وجود داشت و وظیفه اقتصاددان، کشف قوانین موجود در چنین نظمی بود؛ اما نظم ریاضی یک نظم مصنوعی بود که قوانین آن نیز روابط ریاضی ساخته ذهن اقتصاددانان را نشان میداد؛ بنابراین میتوان گفت که تحول در علم اقتصاد مستلزم تعریف مشخصی از نظم حاکم بر جهان اقتصاد است. در مقاله پیش رو با توجه به مفهوم نظم در علم اقتصاد به این پرسش میپردازیم که اگر بخواهیم جهت تاسیس پارادایمی در اقتصاد اسلامی از چارچوب اقتصاد نیوکلاسیکی استفاده کنیم چه مفهومی از نظم را باید پیشفرض بگیریم؟ آیا این کار لزوماً مستلزم پذیرش پیشفرضهای ارزشی اقتصاد نیوکلاسیک است؟
|
کلیدواژه
|
اقتصاد اسلامی ,اقتصاد نیوکلاسیک ,نظم ریاضی ,نهادها ,نظم طبیعی
|
آدرس
|
دانشگاه اصفهان, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|