|
|
مبانی فقهی و موضوعشناسی کارمزد قرضالحسنه در نظام بانکی ایران
|
|
|
|
|
نویسنده
|
موسویان عباس ,کشاورزیان اکبر
|
منبع
|
اقتصاد اسلامي - 1399 - دوره : 20 - شماره : 78 - صفحه:95 -125
|
چکیده
|
یکی از آموزههای اسلام نهاد قرضالحسنه است و مطابق روایات، قرضالحسنه ثوابی بالاتر از صدقه دارد. این نهاد در طول تاریخ اسلام سیرتکاملی داشته، گاه در قالب قرضهای شخصی، گاه در قالب صندوقهای قرضالحسنه خانگی، محلی و منطقهای بوده بعد از انقلاب و تصویب قانون عملیات بانکی بدونربا، وارد بانکداری شد و بانکها بخشی از منابع خود را به قرضالحسنه اختصاص دادند و امروزه بانکهایی به عنوان بانکهای قرضالحسنه هستند. به اتفاق فقهای مذاهب اسلامی، در قرارداد قرض، اشتراط هر نوع زیاده ربا است. اما سوال این است که بانکها و صندوقهای قرضالحسنه که در انجام فرایند اعطای قرضالحسنه متحمل هزینههایی چون هزینه پرسنلی، اداری، تبلیغاتی و... میشوند میتوانند مبلغی را به عنوان کارمزد عملیات دریافت کنند. گروهی از فقها با استناد به روایاتی که اشتراط هر نوع زیاده را در قرارداد قرض مصداق ربا میدانند دریافت کارمزد را ممنوع میدانند در مقابل گروهی دیگر از فقها با استناد به روایات دیگر، تنها گرفتن منفعت را ربا دانسته اشتراط کارمزد واقعی را مصداق ربا نمیدانند. البته این گروه تاکید دارند که کارمزد نباید بیش از هزینه عملیات قرضالحسنه باشد که اجرای دقیق این موضوع چالشهایی را برای نظام بانکی به وجود میآورد. این تحقیق به بررسی و شفافسازی مبانی فقهی و موضوع شناسی کارمزد قرضالحسنه پرداخته و با تحلیل ماهیت، میزان واقعی کارمزد، نحوه محاسبه و اخذ کارمزد، به تشریح موضوع از جنبههای مختلف و ارایه پیشنهادهایی جهت تدوین استفتا از مراجع تقلید در خصوص اصل جواز، قلمرو و نحوه اخذ کارمزد میپردازد.
|
کلیدواژه
|
قرضالحسنه، صندوقهای قرضالحسنه، بانکهای قرضالحسنه، هزینه عملیات، کارمزد
|
آدرس
|
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, ایران, , ایران
|
پست الکترونیکی
|
peyvasti@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Analysis of Efficiency and Justice in Conventional and Islamic Economics(consumptionbased exchange economy)
|
|
|
Authors
|
Mousavian Seyed Abbas ,keshavarzian akbar
|
Abstract
|
One of the basic issues in microeconomic theory is the general equilibrium and how it is achieved, which is presented by Paretoefficient condition and two fundamental theorems of welfare economics in the conventional economy. The critique of Pareto condition is that access to efficient conditions is not necessarily accompanied by justice, and the existence of economic efficiency does not guarantee fair conditions. On the other hand, in Islamic science and, consequently, Islamic economics, justice has always been emphasized in all fields. Therefore, in terms of Islamic economics, achieving economic efficiency without regard to justice is useless. In this research, the economic characteristics of the Muslim human being are explained and his preferences are modeled mathematically. Based on the model, a rich person gains disutility from the inequality gap between himself and the poor, and donate to the poor in various forms (charity, Khoms, Zakat, etc.). In this model, it has been shown that it is possible to achieve a Pareto condition along with justice without the intervention of any dictator. Also, the optimal amount of financial payments that maximizes social utility is computed. Therefore, it is possible to reach Paretoefficiency condition with justice by considering the concepts and principles of Islamic economics and the fact that the Muslim person, in addition to his selfutility, pay attention to the interests and utilities of other people.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|