|
|
زبان دینی از منظر استیس، با تاکید بر مبانی معرفتشناختی آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مهدوی نژاد محمدحسین ,سالاری راد معصومه
|
منبع
|
پژوهشنامه فلسفه دين - 1394 - دوره : 13 - شماره : 2 - صفحه:199 -219
|
چکیده
|
استیس در جایگاه یک فیلسوف انگلیسی تحلیل زبانی، دین را همسان با عرفان دانسته و گوهر آن را تجربه عرفانی می داند. وی تجربه عرفانی و به تبع آن، گزاره های دینی را در قالب زبان بشری و عقل مفهوم ساز، غیرقابل بیان و توصیف ناپذیر می داند. استیس هستی را دارای دو ساحت طولی زمانی و لازمانی می داند که هر مرتبه دارای زبان خاص خویش است. عالم زمانی را قلمروی عقل مفهوم ساز متناهی می داند اما دین را متعلق به مرتبه لازمانی دانسته که صرفا با شهود قابل ادراک می باشد. از منظر استیس، زبان دینی، نمادین است. قضایای نمادین برای گزارش واقعیت نمی باشند، بلکه کارکرد آنها، برانگیختن عواطف دینی در مخاطبان و انگیزش تجربه دینی است. در این نوشتار نخست با ایضاح مفاهیم کلیدی، مقصود استیس از دین، عقل و عرفان را بیان کرده ایم. سپس تحلیل استیس از مساله نمادین بودن زبان دینی با تاکید بر کارکرد اصلیاش که انگیزش تجربه و احساسات دینی در دینداران است را تقریر نموده ایم. در پایان، مبانی معرفتشناختی نظریه وی، بررسی شده است.
|
کلیدواژه
|
استیس ,عرفان ,دین ,زبان دینی ,زبان نمادین
|
آدرس
|
دانشگاه پیام نور, ایران, دانشگاه پیام نور, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|