|
|
بومشناسی ژرفنگر: جنبشی علیه دوگانۀ انسان/طبیعت و نقد آن (رویآوردی الهیاتی)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
عبادی احمد ,امدادی ماسوله محمد
|
منبع
|
پژوهشنامه فلسفه دين - 1399 - دوره : 18 - شماره : 1 - صفحه:131 -154
|
چکیده
|
دوگانهانگاری انسان/طبیعت دیدگاهی است که با تبیین خاصی از ارتباط میان انسان و طبیعت نقشی تعیینکننده و سرنوشتساز در اخلاق زیستمحیطی یافته است. در این دیدگاه، انسان به عنوان وجه برتر این تقسیمبندی حق هر گونه استفاده و رفتار با طبیعت را دارد. در نظر جنبش بومشناسی ژرفنگر، به دلیل درهمتنیدگیِ انسان و طبیعت نمیتوان این دو را مجزا از یکدیگر دانست. این نگرش به دلیل نقد تفکر دوگانۀ انسان/طبیعت دارای نکات مفید و سودمندی در باب اخلاق زیستمحیطی است، که از آن جمله است: خیزش علیه روحیۀ سلطهگر و انسانمحورِ فرهنگی و تمدنی در مغربزمین؛ خودشکوفاییِ اصیلِ انسانی از طریق فرارفتن از خود؛ توجه به احیای حقوق ازدسترفتۀ موجودات غیرانسانی. این جنبش، به رغم داشتنِ این نقاط قوت، ضعفهایی نیز دارد و ما معتقدیم با نگاهی دینیالهیاتی و از طریق اصلاح و بازاندیشی آرای این جنبش میتوان به رهیافتی درست در مورد ارتباط انسان/طبیعت دست یافت. این موارد از این قرارند: نداشتن یک فلسفۀ منسجم که نتیجۀ آن مبهماندیشی و کلیگویی در خصوص مسائل محیطزیستی است؛ نبود برنامهای جامع به منظور ایجاد بستری برای یک سلسلهمراتب معین حیاتی؛ غفلت از مقام والای انسانی؛ عدم کارآمدی در کشورهای توسعهنیافته. هدف از این نوشتار نقد نظریۀ دوگانگی انسان/طبیعت در اخلاق زیستمحیطی طبقِ هنجارهای بومشناسی ژرفنگر و نیز اصلاح و تکمیل نقاط ضعف این جنبش با تکیه بر آموزههای الهیاتی در مسئلۀ حاضر است.
|
کلیدواژه
|
دوگانگی انسان/طبیعت، برابری زیستمحور، اخلاق محیطزیست، بومشناسی ژرفنگر، آرنه نس
|
آدرس
|
دانشگاه اصفهان, ایران, دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره), ایران
|
پست الکترونیکی
|
mohammad.em90@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Deep Ecology; a Movement against the Human/Nature Dichotomy and Its Critique: A Theological Approach
|
|
|
Authors
|
Ebadi Ahmad ,Emdadi Masouleh Mohammad
|
Abstract
|
Since the dichotomy of humans/nature paves the way for human beings’ supremacy to treat nature as they desire, this dichotomy has obtained a primary role in environmental ethics. Discerning the entanglement of human beings and nature, the deep ecology movement by criticizing this dichotomy, provided some useful results for environmental ethics, worth to mention the uprising against the humans’ aggressive dominance in culture and civilization in Western countries, true humane selfrealization through selftranscendence, and the consideration of the rehabilitation of missing rights of nonhuman beings. Despite these valuable points, this movement has some deficiencies which can be cured by the reformation of its ideas through a religioustheological perspective. Having no coherence philosophy that results in vague and general claims about ecological issues, the absence of a comprehensive program as a ground for a specific life hierarchy, neglecting the high status of humanity, and its ineffectiveness in undeveloped countries are among the deficiencies of this movement. This article explains these issues analytically.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|