|
|
بررسی ساختار عزیمتها در دارابنامه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بهمنی کبری
|
منبع
|
كاوش نامه - 1391 - دوره : 13 - شماره : 25 - صفحه:353 -370
|
چکیده
|
دارابنامه، روایت بلندی از کشور گشاییهای فیروز شاه، پسر ملک داراب است. داستانی حماسی– عشقی از قرن هشتم و از نمونههای ادبیات فولکلوریک. در ریختشناسی، براساس الگوی ولادیمیر پراپ، ساختارگرایِ روسی، تلاش میشود الگوی ریختشناسی بر متون ادبی؛ بویژه فولکلور اعمال شود. در این شیوه، قصّهها بر پایه اجزای تشکیل دهنده آنها و مناسبات و همبستگی این اجزا با یکدیگر و با کل قصّه توصیف میشوند و هدف در این بررسی کشف و شناخت ساختار اصلیِ قصّه(master form ) است.در دارابنامه حوادث مختلفی روی میدهد و نابسامانیهایِ بسیاری را برای لشکرایران به وجود میآورد.به دنبال هر حادثه، قهرمانی برای جبران آن عزیمت میکند.حوادثی که قهرمانان پشت سر میگذارند با وجود تلوّن و گوناگونی از ساختاری مشابه برخوردار است.اِعمال الگوی ریختشناسی بر دارابنامه منجر به شناخت دو نوع عزیمت در داستان شده است. نوع اول از روندی ساده و مستقیم با قهرمانی واحد برخوردار است. نوع دوم ترکیب چند عزیمت است. حرکت قهرمانان قصّه برای جبران فاجعه در نقطهای که اغلب تقدیر تعیین میکند، به یکدیگر میپیوندند. آنچه تفاوت عزیمتها را ایجاد کرده، عنصر شرارت و نوع شریر داستان است که به شریر انسانی و غیر انسانی یا ماورایی تقسیم میشود. شرارت هر کدام، کنش خاصّی را از سوی قهرمانان میطلبد.
|
کلیدواژه
|
دارابنامه ,ریخت شناسی ,عنصر عزیمت ,داستانهای عام
|
آدرس
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|