>
Fa   |   Ar   |   En
   ساختار داستانی حکایت ها در حدیقه سنایی  
   
نویسنده فرخ نیا مهین دخت
منبع كاوش نامه - 1389 - دوره : 11 - شماره : 21 - صفحه:39 -60
چکیده    حدیقه سنایی یکی از مهمترین منظومه های عرفانی و اخلاقی است که مباحث تعلیمی آن به شیوه مستقیم یا درخلال حکایت ها و تمثیل های گوناگون بیان شده است. یکی از وجوه اهمّیّت این منظومه، اشتمال آن بر قصّه های دینی و اخلاقی و پایه گذاری این نوع از داستان ها در متون عرفانی است. در این مقاله، نگارنده با توجه به پیشینه تحقیق در مورد قصّه پردازی سنایی کوشیده است از دیدگاه متفاوتی، شیوه سنایی را در داستان پردازی تشریح و توصیف کند و چگونگی ارتباط حکایت ها با متن را نشان دهد و با توجه به آمار ارایه شده، ویژگی هر یک از عناصر داستانی موجود در حکایت هارا مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج کلّی مترتب بر این بررسی، آن است که حکایت پردازی سنایی صرفاً ابزاری برای تبیین و تعلیم مسایل اخلاقی است و جز در چند نمونه، ساختار و ظرافت داستانی در آن مطرح نیست. حکایت‌ها غالباً به شکل گفتگوی دوطرفه و بدون کنش فیزیکی ارایه شده اند. در این حکایت‌ها طبقات مختلف اجتماعی حضور دارندو بیشتر آنها ، شخصیّت‌های گمنام محسوب می شوند. شخصیّت‌هایی که ساده و ایستا هستند و تشخّص زبانی ندارند. راوی این حکایت‌ها، در اکثر موارد، بر تمام اعمال و افکار شخصیّت‌ها اشراف دارد و دانای کلّ مداخله‌گرمحسوب می شود .
کلیدواژه سنایی ,حدیقه ,قصّه پردازی ,حکایت های عرفانی ,ساختار داستانی
آدرس
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved