|
|
بررسی انتساب چند اثر به عبید زاکانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حقیقی فرزام
|
منبع
|
كاوش نامه - 1400 - دوره : 22 - شماره : 50 - صفحه:149 -178
|
چکیده
|
عبید زاکانی (وفات: 772 ه . ق) در ژانرهای گوناگونی طبعآزمایی کرده است. از این منظر، کلّیّات او یکی از غنیترین مجموعهها در تاریخ فرهنگ ایران است و به دلیل همین تنوّع، آثار بسیاری را در انواع ادبی گوناگون به وی منسوب کردهاند. روشن است که این آثار بر پژوهش در زندگی، اندیشه و آثار عبید و به تبع آن بر پیدایش و دگردیسی برخی از ژانرها در تاریخ ادب فارسی در سدۀ هشتم تاثیرگذار بوده اند. از این رو، یکی از مهمترین کارها در تصحیح کلّیّات عبید و پژوهش درباب آرای وی تفکیک آثار اصیل از آثاری است که به اشتباه به او منسوب شدهاند.هرچند موضوع آثار منسوب به عبید زاکانی از گذشته، محل توجّه محققان بوده است، اما هنوز نکات مبهم درین باره فراوان است. در این پژوهش، از خیل آثاری که به عبید منسوب است، پنج اثر را برگزیده ایم: «مکتوب قلندران» و «تعریفات ملا دوپیازه» که هر دو در اکثر چاپهای کلّیّات عبید آمدهاند. فالنامهها که برای نخستین بار در آخرین تصحیح کلیّات عبید منتشر شدند و «شرح الچغمینی» و «مقامات» که برخی آنها را از عبید دانستهاند. این آثار از انواع گوناگون و با شهرتی متفاوت هستند و هریک ویژگیهای خاص خود را دارند و آگاهیها و منابع دربارۀ هر کدام متفاوتند. ما با توجه به این تفاوتها و با بهره از پژوهشهای پیشینیان و برخی منابع دیگر میکوشیم انتساب این آثار به عبید زاکانی را براساس دستنویسها، قرائن سبکشناسی و زمینۀ تاریخی، بررسی کنیم که در نهایت، با بررسی ها، انتساب فالنامهها را به عبید درست و انتساب «مکتوب قلندران»، «تعریفات ملا دوپیازه»، «شرح الچغمینی» و «مقامات» به او را نادرست میدانیم.
|
کلیدواژه
|
عبید زاکانی، شعر سدۀ هشتم، آثار منسوب، نقد تاریخی، نسخه خطّی
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
farzam.haghighi@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Verification of some literary works attributed to Obayd Zakani
|
|
|
Authors
|
haghighi farzam
|
Abstract
|
Since Obayd Zakani has written comedies in various formats, his anthology is one of the richest collections in the history of the Iranian culture. So far, many works in various genres have been attributed to him. Clearly, these works have affected research on Obayd’s biography, thought and works and, consequently, influenced the emergence and transformation of some genres during the eighth century. Thus, the most important task in correcting Obayd’s anthology is to separate the original works from the works that have been mistakenly attributed to him. Although examining the works attributed to Obayd Zakani has attracted researchers for a long time, there are still many ambiguous points that should be addressed. From the many works attributed to Obayd, five are selected here including Maktube Qalandarān, Taʿrifāte Mollā Dopiyāza, both of which can be seen in most editions of Obayd’s anthology, Fālnāmas, which were first published in the last edition of the anthology, Sharh alCaqmini, and maqāmāt. These have been attributed to Obayd in some studies. They are in different genres but are not equally known; each has its own characteristics. Considering these differences, this paper seeks to investigate the attribution of these works to Obayd Zakani by examining the existing manuscripts, stylistics evidence and historical backgrounds. It is concluded that Fālnāmas is correctly attributed to Obayd, while the others are mistakenly considered to be his works.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|