health workers' knowledge and attitude about ebola virus disease

Introduction: ebola is a viral infection with a high mortality risk and health workers are considered as an at-risk group. the main aim of this study was to determine the knowledge and attitude of health workers about ebola virus disease (evd) in yazd city, iran. methods: this cross-sectional study was carried out on 110 health workers in health centres of yazd city, iran in 2015, who were selected by cluster random sampling method. the tool for data collection was a researcher-made questionnaire including demographic information as well as knowledge and attitude questions about evd with confirmed validity and reliability. data were analysed by statistical tests of student’s t-test, chi-square, anova, and pearson correlation coefficient. results: the mean score of the participants' knowledge and attitude were 25.16± 3.58 (range 0-46) and 46.59±4.05 (range 13-65), respectively. more than half of the health workers did not know transmission routes of evd. however, 59.6% of them were aware that the one way to prevent the disease was to avoid contact with an infected person. a significant correlation was also found between knowledge and attitude scores (p< 0.001, r= 0.384). conclusion: since knowledge of the health workers was at the moderate level, training courses and interventional programs are recommended for health care workers especially about transmission routes and signs of evd to increase the knowledge and attitude of the participants.

رابطه تعامل مادر_ فرزند و سلامت روان دختران نوجوان : نقش واسطه ای هویت دینی

مقدمه: سلامت روان دختران نوجوان به عنوان مادران آینده از مسائل حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای هویت دینی در ارتباط تعامل مادرفرزند و سلامت روان دختران نوجوان در شهر یزد انجام شده است.روش ها: این پژوهش برروی 319 نفر از نوجوانان دختر پایه دهم تا دوازدهم دوره دبیرستان شهر یزد انجام شد. ابزارهای به‌کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی (PCRS)، و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ28) و پرسشنامه هویت دینی ملی لطف آبادی بود و داده ها با استفاده از روش مدل معادله ساختاری در نرم افزار AMOS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری، حاکی از آن بود که کیفیت تعامل مادرفرزند بر اختلال در سلامت روان (16/0 = beta; , 001/0 >P) و هویت دینی(31/0 = beta; , 001/0 >P) تاثیر مستقیم و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد هویت دینی بر اختلال در سلامت روان تاثیر مستقیم و معنادار دارد(16/0 = beta; و 001/0 >P). در نهایت نتایج نشان داد که هویت دینی توانسته نقش واسطه ای در ارتباط بین کیفیت تعامل با مادر و اختلال در سلامت روان (05/0 = beta; و 05/0 >P) ایفا کند. برای ارزیابی مدل از شاخص های چندگانه استفاده شد و نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است.نتیجه گیری: هویت دینی به عنوان یک منبع حمایتی نوجوانان را در برابر استرس ها و خطرات ناشی از مشکلات دوره بلوغ یاری داده و از این طریق باعث افزایش سلامت روان نوجوانان می شود. تعامل مطلوب مادر فرزند رابطه معنادار و مستقیم با هویت دینی دختران نوجوانان دارد.؛ بنابراین کیفیت رابطه با مادر به صورت غیرمستقیم و به واسطه افزایش هویت دینی، باعث افزایش سلامت روان در دختران نوجوان می شود.