an analysis of factors affecting the creation of tension and chaos among nurses (case study: public and private hospitals of yazd province)

Introduction: tension and chaos are considered as a socioeconomic phenomenon that can have adverse effects on individuals, organizations, and the community if not properly managed. therefore, this study was aimed to investigate the factors affecting the formation of tension and chaos among nurses of yazd province, iran. methods: this exploratory mixed methods research was conducted on nurses selected from 10 out of 31 hospitals of the province through cluster sampling and proportionate stratified random sampling. data were collected using interview and a researcher-developed questionnaire. in total, 376 individuals were enrolled. the validity of the questionnaires was evaluated by face and content validity, and its reliability was verified using cronbach's alpha test. results: out of 47 factors identified, 44 factors explained 70% of the tension construct. these factors were classified into seven categories and confirmatory factor analysis was used to verify the construct validity of the categories. the results showed acceptable initial clustering. moreover, financial and economic factors, work conditions and job security were identified as the most important factors for explaining the studied construct. conclusion: given the issues discussed and viewpoints expressed about the seven categories identified regarding the strike by hospital directors, human resources area must be paid special attention and measures beyond changing the name of the administrative unit to human resources or human capital must be taken.

رابطه تعامل مادر_ فرزند و سلامت روان دختران نوجوان : نقش واسطه ای هویت دینی

مقدمه: سلامت روان دختران نوجوان به عنوان مادران آینده از مسائل حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای هویت دینی در ارتباط تعامل مادرفرزند و سلامت روان دختران نوجوان در شهر یزد انجام شده است.روش ها: این پژوهش برروی 319 نفر از نوجوانان دختر پایه دهم تا دوازدهم دوره دبیرستان شهر یزد انجام شد. ابزارهای به‌کاررفته در پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد فرزندی (PCRS)، و پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ28) و پرسشنامه هویت دینی ملی لطف آبادی بود و داده ها با استفاده از روش مدل معادله ساختاری در نرم افزار AMOS نسخه 25 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش با استفاده از روش معادلات ساختاری، حاکی از آن بود که کیفیت تعامل مادرفرزند بر اختلال در سلامت روان (16/0 = beta; , 001/0 >P) و هویت دینی(31/0 = beta; , 001/0 >P) تاثیر مستقیم و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد هویت دینی بر اختلال در سلامت روان تاثیر مستقیم و معنادار دارد(16/0 = beta; و 001/0 >P). در نهایت نتایج نشان داد که هویت دینی توانسته نقش واسطه ای در ارتباط بین کیفیت تعامل با مادر و اختلال در سلامت روان (05/0 = beta; و 05/0 >P) ایفا کند. برای ارزیابی مدل از شاخص های چندگانه استفاده شد و نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار است.نتیجه گیری: هویت دینی به عنوان یک منبع حمایتی نوجوانان را در برابر استرس ها و خطرات ناشی از مشکلات دوره بلوغ یاری داده و از این طریق باعث افزایش سلامت روان نوجوانان می شود. تعامل مطلوب مادر فرزند رابطه معنادار و مستقیم با هویت دینی دختران نوجوانان دارد.؛ بنابراین کیفیت رابطه با مادر به صورت غیرمستقیم و به واسطه افزایش هویت دینی، باعث افزایش سلامت روان در دختران نوجوان می شود.