شاخصه ‏های مبانی نظری سیاست جنائی اسلام

سیاست جنایی در جهان الگوهای مختلفی دارد که با همدیگر وجوه اشتراک و افتراق دارند. الگوی سیاست جنایی اسلام از نظر مبانی با دیگر نظام‌ها در مواجهه با منکرات (جرم و گناه) تفاوت چشمگیر دارد. نیز برخلاف تصور بعضی‌ که می‌گویند اسلام سیاست جنایی ندارد، اثبات شده است اسلام سیاست جنایی مستقلی دارد. لذا شاخصه‌های کلی و پایه‌های مستقل سیاست جنایی اسلام در مقایسه با سیاست جنایی غرب ذکر شده است. این پژوهش یک تحقیق علمی کاربردی است. اصطلاح «سیاست جنایی» غلط بوده، اصطلاح «سیاست جزائی» درست است. عنوان مبارزه با ضد ارزش‌ها در اسلام «منکر» است نه «جرم و جنایت»، محور مبارزۀ سیاست جنایی اسلام، نه سیاست کیفری و غیرکیفری بلکه سیاست فرهنگی اقتصادی حسبی کیفری است. موضوع سیاست جنایی اسلام نه «پدیدۀ مجرمانه» بل «پدیدۀ معصیت‌کارانه» است. سطوح پاسخ سیاست جنایی در غرب «جرم و انحراف» اما در اسلام «جرم، انحراف، حرام، فعل مکروه و ترک مستحب» است.از نظر تاثیر دیدگاه توحیدی بر سیاست جنایی، توحید معیار بنیادین تدوین سیاست جنایی اسلام و اصول کلی چهارگانۀ توحیدی (اعتقادی، اخلاقی، عبادی و حقوقی) محور تدوین برنامه‌های سیاست جنایی‌اند. سیاست جنایی اسلام واقعاً هفت پایۀ مستقل متفاوت با سیاست جنایی غرب دارد که عبارت‌اند از: مکتب اعتقادی مستقل، نظام سیاسی مستقل، نظام حقوقی مستقل، مدیر عالی مستقل، منبع استنباطی مستقل، شروط حجیت مستقل و اصول کلی توحیدی.

indicators of the theoretical foundations of islamic criminal policy

criminal policy has different models in the world that have commonalities and differences. the criminal policy model of islam is significantly different from other systems in terms of its fundamentals in dealing with vices (crime and sin). also, contrary to the opinion of some who say that islam does not have a criminal policy, the article has proven that islam has an independent criminal policy. therefore, the general indicators and independent bases of the criminal policy of islam are mentioned in comparison with the criminal policy of the west. this is an applied scientific research. the term &criminal policy& is wrong, the term &penal policy& is correct. the title of the fight against antivalues ​​in islam is &denial&, not &crime&, the focus of the struggle is the criminal policy of islam, not the criminal and noncriminal policy, but the arbitrary culturaleconomic policy. the subject of islamic criminal policy is not &criminal phenomenon& but &sinful phenomenon&. the response levels of criminal policy in the west are &crime and deviance&, but in islam &crime, deviance, haram, detestable act and desertion are recommended&.in islamic criminal policy, monotheism is the general principles of monotheism are central to the development of criminal policy programs. the criminal policy of islam really has seven independent bases different from the criminal policy of the west, which are an independent school of belief, an independent political system, an independent legal system, an independent supreme director, an independent inferential source, conditions of independent authority, and general principles of monotheism.