دیرینه شناسی و تجربه «تجدد ایرانی»: کنکاشی در وضعیتِ میان اپیستمه ای
|
|
|
|
|
|
|
|
نویسنده
|
یحیوی حمید
|
|
منبع
|
رهيافت هاي سياسي و بين المللي - 1394 - دوره : 6 - شماره : 4 - صفحه:60 -84
|
|
چکیده
|
دیرینهشناسی به عنوان توصیف شرایط امکانِ نظامهای فکری این امکان را فراهم میکند که از یک سو با ترجیحِ بحث در باب «تاریخ فکری» به جای «تاریخ اندیشه»، تاریخی غیر از «تاریخِ عدمی» بنویسیم و از سوی دیگر با تحلیلِ اپیستمه ای نظامهای فکری معاصر به بررسی شرایط امکان آن بپردازیم؛ شرایطی که در طی تجربه ی «تجددِ ایرانی» مستقر شده و به صورت بندی خاصی از نظام دانایی امکان ظهور داده است. مقاله پیشِ رو پس از تشریح نگاه دیرینهشناسانه، این مسئله را برجسته می کند که رویارویی با تجدد غربی منجر به از دست رفتن یکپارچگی و وحدتِ ساختاریِ شالوده معرفتی در ایران شد. در این دوران، ورود عناصری از تجدد غربی به نظام داناییِ ایرانی همراه با پایداری نظام دانایی سنت، در جهتی خلاف آن، به شکل گیری صورت بندی ویژهای از نظام دانایی انجامیده است که خصیصه ی چشمگیر آن «درهم تنیدگی امور ذاتاً ناهمگون» است. این وضعیت، بستر امکان نظام ها ی فکری دوران معاصر است؛ وضعیتی میاناپیستمهای که ناهمخوان با اپیستمههای یکپارچه معرفی شده از جانب فوکوست؛ چرا که بر مبنای شالوده ی معرفتیِ دو بُنی، بنا شده و همین امر منجر به زایش «آگاهی دوپاره» و همینطور اغتشاش ها و کژتابیهای معرفتی بسیاری در «تجدد ایرانی» شده است.
|
|
کلیدواژه
|
دیرینه شناسی، گسست، تجدد ایرانی، وضعیت میان اپیستم های
|
|
آدرس
|
دانشگاه بوعلی سینا, گروه علوم سیاسی, ایران
|
|
پست الکترونیکی
|
hamid.yahyavi@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|