بررسی انتقادی حکمرانی جهانی: حکمرانی غربی یا سیستم غیرقطبی جهانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بهرامی سیامک
|
منبع
|
رهيافت هاي سياسي و بين المللي - 1394 - دوره : 6 - شماره : 3 - صفحه:36 -69
|
|
|
چکیده
|
انتشار اقتدار، ضرورت یک نگاه جدید را به نظام بینالملل فراهم ساخته است. حکم رانی جهانی نامی است که به این نگاه اطلاق گردیده است. در بطن نظریه های غربی از حکم رانی جهانی، دیدگاهی مبتنی بر حذف و شمول قرار دارد. به گونه ای که، تعاریف غربی از حکم رانی جهانی سبب حذف جهان توسعهنیافته از قلمرو این مفهوم شده اند. هدف این نوشتار نقدی بر عدم جامعیت حکم رانی جهانی و چگونگی آن در نظریه های غربی و رفع این نقیصه ی اساسی است. در این راستا، این پرسش طرح شده است که نظریه های غربی چگونه و با تاکید بر چه مبانی ای جهان توسعهنیافته را از شمول حکمرانی جهانی حذف کردهاند، و برای حل آن چه باید کرد؟ در پاسخ، این فرضیه طرح شده است که، مجموعه ای از تقیّدات هستی شناختی، به خصوص در دو مسئله ی نوع کنش گران و رابطه ی ساختار و کارگزار در نظریه های غربی ،حذف جهان توسعهنیافته را رقم زده است و راه چاره در نقد مبانی هستیشناختی نظریههای غربی و ایجاد دیدگاهی نوین با ابعاد هستیشناختی نوین در باب حکمرانی جهانی است. این تحقیق در چارچوب نظری با تمسک به ابعاد فرانظری (هستی شناسی) موضوع را مورد تحلیل قرار داده، و درنهایت نتیجه میگیرد که اولویت مبانی هستی شناختی بر نظریه سبب می شود تا حکم رانی جهانی که در دیدگاه غربی، در بعد فرانظری دارای کنش گران محدود و رابطه ی کارگزارمحور بود و در بعد محتوایی صرفاً به صورت عملکردهای همکاری جویانه تعریف می شد، در یک دیدگاه جایگزین، در بعد فرانظری به دیدگاهی با کنش گران نامحدود و رابطه ی دوسویه ی ساختار و کارگزار، و در بعد محتوایی به یک ساختار منسجم و تعریف کننده، با یک قانون واحد که دارای رابطه ی تکوینی با عملکردهای همکاری جویانه و غیرهمکاری جویانه ی حکم رانی جهانی است، تبدیل شود. چیزی که در نهایت سبب جایگیری جهان توسعهنیافته در این ساختار می شود.
|
کلیدواژه
|
رویکرد غربی حکم رانی جهانی، رویکرد تحلیلی جایگزین، هستی شناسی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه, گروه علوم سیاسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
sbahrami@iauksh.ac.ir
|
|
|
|
|