بررسی آیین عزاداری در شاهنامه به مثابه رمزگان نشانهشناختی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
خواجه گیری طاهره ,حیدری حسین
|
منبع
|
متن پژوهي ادبي - 1396 - دوره : 21 - شماره : 72 - صفحه:117 -141
|
چکیده
|
شاهنامه حکیم فردوسی از جمله متون ادبیات فارسی به شمار میرود که با توجه به زیرساختهای اسطورهای و اعمال نمادین بسیاری که در آن روایت شدهاست، بر اساس علم نظامهای نشانهشناختی قابلیت بررسی دارد؛ زیرا در بسیاری از قسمتهای این متن، با حوادثی روبهرو هستیم که در قالب یک نظام نشانهای جلوهگر شدهاند. از مواردی که از این منظر قابلیت بررسی دارند، آیینهایی است که شرح آنها در شاهنامه ذکر شدهاست. از آنجا که در علم نشانهشناسی (semiology) هیچ نشانهای بهتنهایی معنا ندارد و باید در قالب یک نظام نشانهای و در ارتباط با سایر عناصر در روابط همنشینی (paradigmatic) و جانشینی (syntagmatic) بررسی شود، این پژوهش بر آن است که به بررسی نظامهای نشانهای مربوط به آیین عزاداری در شاهنامه بپردازد و با ذکر شواهدی از سایر متون کهن، نشان داده شود اعمالی که طیّ یک آیین در شاهنامه اجرا میشود، زیرساختهای اساطیری دارند و این اعمال، نشاندار به شمار میروند و هر یک به معنایی ارجاع میدهند که روزگاری در جامعه آنها کارکردهایی داشتهاند و امروزه آن کارکردها یا فراموش شدهاند، یا تنها در قالب زندگی ایلی و عشایری و در فرهنگ عامه باقی ماندهاند. سیاه پوشیدن، کلاه از سَر برگرفتن، موی کندن، خاک بر سَر ریختن و دُم و یال اسب قهرمان را کندن در هنگام عزاداری وقتی در کنار یکدیگر بررسی شوند، همگی به عنوان عناصری نشاندار هستند که در پی القای معنایی خاص به کار رفتهاند. در حقیقت، قرارگیری این عناصر در کنار هم، به شکلگیری معنا منجر میشود؛ معنایی که شاید از ظاهر متن برنمیآید و چرایی انجام آن بر خواننده امروزی معلوم نیست. این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر آرای فردینان دوسوسور (ferdinand de saussure) و پیِر گیرو (pierre guiraud) و توجه به زیرساختهای اساطیری، آیین سوگواری را در شاهنامه به مثابه متنی بررسی کند که از نظام نشانهای معناداری برخوردار است.
|
کلیدواژه
|
شاهنامه فردوسی، نظامهای نشانهای، رمزگان، آیین سوگواری
|
آدرس
|
دانشگاه کاشان, ایران, دانشگاه کاشان, گروه عرفان و فلسفه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
golestan1387@gmail.com
|
|
|
|
|