|
|
بینامتنیّت و معاصرسازی حماسه در «شب سهرابکشان» بیژن نجدی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
سلیمی کوچی ابراهیم ,رضاییان محسن
|
منبع
|
متن پژوهي ادبي - 1394 - دوره : 19 - شماره : 63 - صفحه:147 -160
|
چکیده
|
بر اساس نظریّات لوران ژنی، بینامتنیّتیکه در سطح لایههای سطحی متن باقی میماند، چندان قابل اعتنا نیست و برخلاف آن، نوعی دیگر از بینامتنیّت وجود دارد که به ژرفنای ساختاری و مضمونی متن نفوذ میکند. علاوه بر این، میخاییل باختین در مقام دفاع از ادبیّات داستانی، به عنوان یک نوع ادبی فاخر، این نوع ادبی را با حماسه مقایسه میکند. به عقیده او، حماسه بازتاب واقعیّتی مربوط به گذشته مطلق بوده که فارغ از هر گونه تطوّر و تحوّل است، امّا رمان بر مبنای اصل صیرورت، واقعیّتی به انجام نرسیده را پیش روی نخستین بار ژولیا کریستوا با تکیه بر آرای باختین اصطلاح «بینامتنیّت» را مطرح کرد. او مناسبات بینامتنی را موجب رهایی متن ادبی از یک نظام معنایی محدود و متصلّب دانست. از آن پس، او و دیگر پساساختارگرایان نظیر رولان بارت، بسیاری از مفاهیم و مبانی مرتبط با مفهوم گفتگومندی و بینامتنیّت را بسط دادند. سرانجام، نسل دوم نظریّهپردازان بینامتنیّت نظیر لوران ژنی و میکاییل ریفاتر، به شکل جدّی به کاربستِ نظریّه بینامتنیّت به متون ادبی پرداختندخواننده قرار میدهد. در نوشتار حاضر، داستان کوتاه «شب سهرابکشان» از مجموعه «یوزپلنگانی که با من دویدهاند»، نوشته بیژن نجدی را برای کاربست تلفیقی این دو نظریّه برگزیدهایم و در پی پاسخگویی به این پرسشها هستیم که آیا داستان نجدی توانسته با استفاده از مناسبات بینامتنی به بازسازی گذشته حماسی در متنی از زمان معاصر بپردازد؟ نیز آیا این داستان را میتوان به مثابه انتقادی جدّی از فضای تکصدایی در ادبیّات به شمار آورد؟
|
کلیدواژه
|
نجدی ,باختین ,ژنی ,مکالمه ,بینامتنیّت ,معاصرسازی ,حماسه ,دیگری
|
آدرس
|
اصفهان, استادیار, ایران, یاسوج, مربی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|