|
|
تحلیل ساختار روایت در رمان آفتابپرست نازنین
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بشیری محمود ,هرمزی زهرا
|
منبع
|
متن پژوهي ادبي - 1393 - دوره : 18 - شماره : 1 - صفحه:85 -100
|
چکیده
|
روایتشناسی شاخهای از مطالعات ادبی است که ریشه در ساختارگرایی دارد و در پی یافتن یک دستور زبان جهانی واحد برای متون روایی مختلف است. هر یک از روایتشناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون روایی اشاره کردهاند. ژرار ژنت هم یکی از روایتشناسان مطرح ساختارگراست که طرح جامع و کاملی برای بررسی متون روایی پیشنهاد میدهد. او در نظریّات خود به بررسی سه جنبه از سخن روایی، یعنی زمان، وجه یا حالت و لحن میپردازد. این سه جنبه با بررسی ساختار زمان، کانونهای روایت، فاصله روایت با بیان راوی و انواع دیدگاه به کار رفته در یک اثر روایی مشخّص میشوند و با بررسی و تحلیل این سطوح، میتوان به تحلیل دقیق و منسجم از یک متن روایی دست یافت و توانایی داستانپردازی نویسنده را در شکل دادن به نظام و ساختار روایی یک اثر داستانی سنجید. در این پژوهش با استفاده از نظریّات ژنت سطوح مختلف گفتار روایی و روابط متقابل این سطوح در رمان آفتابپرست نازنین بررسی و تحلیل میشود. نویسنده این رمان یعنی محمّدرضا کاتب از نویسندگان مطرح ادبیّات معاصر ایران است و طی سالهای اخیر به نوعی به سبک و مخاطبهای خاصّ خود دست یافته است؛ سبکی همراه با پیچیدگی، تعلیق، بازیهای زبانی و گرایشی به پُست مدرنیسم. امّا در آفتابپرست نازنین این خصوصیّات سبکی اندکی تعدیل شده است و آغاز و انجام مشخصی وجود دارد و تلاش شده است تا توجّه طیف بیشتری از مخاطبان جلب شود. این مقاله به بررسی تکنیکهای روایی مختلفی میپردازد که نویسنده جهت روایت داستان آفتابپرست نازنین از آنها استفاده کرده است.
|
کلیدواژه
|
محمّدرضا کاتب ,آفتابپرست نازنین ,روایتشناسی ,ژرار ژنت ,کانون روایت ,وجه ,لحن
|
آدرس
|
دانشگاه علامه طباطبایی, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|