بررسی جامعه شناختیِ ماجرای دسیسۀ بوسهل زوزنی در باب آلتونتاش خوارزمشاه از تاریخ بیهقی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پور رستگار امیر ,کرمی محمدحسین
|
منبع
|
نثر پژوهي ادب فارسي - 1396 - دوره : 20 - شماره : 42 - صفحه:33 -52
|
چکیده
|
نگرش جامعه شناختی به ادبیات با تکیه بر اثری تاریخی – ادبی، موضوع نوشتار حاضر است. بنیادِ نقد اجتماعی بر این فکر استوار است که اثر ادبی همواره محصول و مولود حیات اجتماعی است و ادراک درست و دقیقِ آن جز با دریافتِ دلایل و نتایج حوادث اجتماعی، میسّر نیست. توانایی های نهفته ای که در روابط افراد جامعه است و باعث قوام اجتماع می شود، در این هنگامۀ «پدریان و پسریان»، با فاصله گرفتن از یک ایدئولوژی واحد و خلقِ کنش های منفی، منجر به زوالِ هنجارها و پیوند های مشترک اجتماع می شود. آنچه بیهقی از دوران مسعود غزنوی توصیف میکند،کینه کشی، فروگیری و بی اعتمادی است. مشارکت افراد غالباً در چنین جوّی، منجر به بند کشیدن کارگزاران و تضعیف روحیۀ دلسوزان حکومت می شود، به طوری که اجتماع، با ایجاد و اعمالِ دسیسۀ کینه جویان و تایید پادشاه، رو به قهقرا و زوال می رود. برای تبیینِ گفتار خویش، از نظریۀ سرمایۀ اجتماعیِ رابرت پاتنام استفاده کرده ایم. براین اساس، سرمایۀ اجتماعی را در سه بعدِ اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و حمایت اجتماعی در«ماجرای دسیسۀ بوسهل زوزنی در باب آلتونتاش» بررسی و تحلیل کرده ایم. تمام نشانه و نمونه های ذکر شده از ماجرا، دیدگاه پاتنام را این گونه تثبیت می کند که روابط درون گروهی دربار غزنوی، بر اساس کارکردهای منفعت طلبانه و بی اعتمادی پیش می رود. آنچه از این ماجرا به دست می آید، اعتمادسوزی، مشارکت منفی، افزایش احساس نا امنی و افول سرمایۀ اجتماعی است.
|
کلیدواژه
|
نظریۀ سرمایۀ اجتماعی، رابرت پاتنام، بی اعتمادی، مشارکت اجتماعی، آلتونتاش خوارزمشاه، بوسهل زوزنی
|
آدرس
|
دانشگاه شیراز, ایران, دانشگاه شیراز, ایران
|
|
|
|
|
|
|