شاخص های رشد جمعیت سنک قوزه ی پنبه Creontiades pallidus (Het:Miridae)و شکارگرهای Chrysoperla carnea (Neu: Chrysopidae) , Nabis capsiformis (Het:Nabidae)

سنک قوزه ی پنبه، creontiades pallisdus، یکی از آفات مهم پنبه در برخی نقاط ایران به ویژه استان خراسان می باشد. شکارگرهای nabis capsiformis , chrysoperla carnea از جمله دشمنان طبیعی فعال این آفت در مزارع پنبه بوده و می توانند نقش مهمی در کاهش جمعیت سنک قوزه ی پنبه داشته باشند. در این تحقیق سنک قوزه پنبه و دو شکارگر آن از مزارع پنبه استان خراسان جمع آوری و در آزمایشگاه پرورش داده شد و سپس شاخص های مختلف رشد جمعیت این حشرات محاسبه شد . پرورش حشرات و تمام آزمایش ها در اتاقک رشد با شرایط دمای 1+-26 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 5+-65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. نرخ تولید مثل ناخالص ( میانگین تعداد ماده تولید شده به ازای هر فرد ماده در طول عمر) ، نرخ تولید مثل خالص( میانگین تعداد ماده تولید شده به ازای هر فرد ماده در طول عمربا لحاظ کردن احتمال بقا)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت ( تعداد ماده اضافه شده به جمعیت به ازای هر فرد ماده در هر روز) نرخ متناهی افزایش جمعیت ( چند برابر شدن جمعیت نسبت به روز قبل) متوسط طول یک نسل( مدت زمان لازم برای افزایش جمعیت به میزان نرخ خالص تولید مثل) ومدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت ( به ازای روز) برای c.pallidus به ترتیب 48/68، 48/7، 068/0، 071/1، 37/29 و 12/10 محاسبه شد. این شاخص ها برای بالتوری شکارگر c. carnea به ترتیب 38/165، 45/60، 095/0، 10/1، 95/42 و 26/7 و برای سنک شکارگر n. capsiformis به ترتیب 10/95، 04/6، 037/0، 037/1، 35/48 و 63/18 تعیین شد. نتایج نشان داد که شاخص های رشد جمعیت به ویژه نرخ خالص تولید مثل و نرخ ذاتی افزایش جمعیت در بالتوری سبز بیشتر از سنک نابیس و سنک قوزه پنبه می باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در صورت حمایت طبیعی از شکارگرها به ویژه بالتوری سبز درمزارع پنبه، می توان انتظار داشت که بخش قابل توجهی از جمعیت سنک قوزه پنبه توسط این شکارگرها کنترل شود.