تاریخ جهانی، خِرد، و ایدهی پیشرفت بنیادهای مردمشناسی کلاسیک در دستگاه فلسفهی تاریخ هگلی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نقاشیان بیتا
|
منبع
|
نامه انسان شناسي - 1392 - دوره : 11 - شماره : 19 - صفحه:157 -180
|
چکیده
|
جستجوی منشا و غایت واحد، بر اساس ایدهی «حقایق جاویدان و جهان شمول» و عطف به امر پیوسته و امر کلان در پندارهی پیشرفت و ترقی بی وقفهی بشریت در رسیدن به غایت ِمبتنی بر نیل به رستگاری، جریانی عظیم بود که در دستگاه فلسفهی تاریخ هگلی به اوج منطقی و دستگاهمند خود رسید. دستگاهی که جهان را به راستی درنوردید و به مثابهی منادیِ تاریخ کلیِ غایتمدارِ جهانی، مردمشناسی کلاسیک و جامعهشناسی کلاسیک و فیلسوفان پس از خود را دانسته یا نادانسته مورد اثر قرار داد. جریان و حرکتی که «جهان را به مثابهی یک کل» با عطف به «مقصود غایی جهان» و در سیرخطی «پیشرفت» تعبیر میکرد.بر این اساس، این مقاله در پی نشان دادن این موضوع است که بنیاد فلسفیِ اصلیِ نظریههای مردمشناسی کلاسیک بر دستگاه فلسفهی تاریخ هگلی قرار دارد، و قصد دارد با خوانش و تشریح دستگاه هگلی از زوایای خاص و مشخصِ «متافیزیک تاریخ»، «مقصود بازپسین تاریخ»، «آگاهی تاریخی»، «ایدهی پیشرفت»، «دورهبندی تاریخی»، «دولت»، «خرد به مثابهی اصل پیشینیِ منطقی و غایت مطلق تاریخ»، «امر کلی» و «عامیت و تعمیم»، «اروپامداری»، و «مفهوم کلی انسان»، بستری را برای تدقیق مبانی معرفتی مردمشناسی کلاسیک فراهم کند. بنیادهایی که به زعم نگارنده مردمشناسی کلاسیک را در تضاد و تقابل نظری با انسانشناسی جدید قرار میدهد.
|
کلیدواژه
|
فلسفه تاریخ ,تاریخ هگلی ,دستگاه فلسفه تاریخ هگلی ,انسان شناسی فلسفی
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
bitanaghashian.hr@gmail.com
|
|
|
|
|