بررسی دموکراتیکشدن فرهنگ در عصر مشروطه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پویافر محمدرضا
|
منبع
|
نامه انسان شناسي - 1392 - دوره : 11 - شماره : 19 - صفحه:11 -42
|
چکیده
|
دموکراتیکشدن علاوه بر آنکه به شیوه انتخاب نخبگان جامعه مربوط میشود، میتواند مفهومی فرهنگی نیز داشته باشد. دموکراتیکشدن به معنای عام مبتنی بر سه بعد بنیادین است: برابری هستیشناختی، استقلال فردی (آزادی) و شیوه خاص انتخاب نخبگان. تاکید بر دو جز نخست پایهی دموکراسی فرهنگ را میسازد. از این نظر میتوان جامعهای پیشادموکراتیک از نظر فرهنگ را از نوع دموکراتیک آن متمایز ساخت. کارل مانهایم با ارایه شاخصهای فرهنگ دموکراتیک عملاً به ساخت یک «نوع مثالی» از چنین فرهنگی کمک میکند. عصر مشروطه به رغم آنکه غالباً از وجه سیاسی آن مورد توجه قرار میگیرد، نمونهای مهم از عینیتیافتن هرچه بیشترِ چرخش فرهنگی جامعهی ایرانی در ادامهی تغییرات اجتماعیِ عصر «ناصری» است. بر این اساس در این مقاله تلاش میشود تا با بررسی آنچه در ویژگیهای تاریخی عصر مشروطه و تحول فرهنگیِ زمینهساز آن وجود دارد، به این پرسش پاسخ داده شود که علاوه بر آغاز فرایند دموکراسی سیاسی در ایران، آیا نشانههایی از دموکراتیکشدن فرهنگ نیز در این دوره قابل مشاهده بودهاست؟ پاسخ به این پرسش، با استفاده از نظریهی مانهایم و از رهگذر بررسی وجود نشانههای دموکراتیکشدن فرهنگ از نظر او، در تحولات عصر مشروطه ارایه شده است. نتایج این مطالعه نشان داد مجموعه تحولات فرهنگی و اجتماعی این دوره تاریخی در بطن خود دارای نشانههای مهمی از آغاز فرایند دموکراتیکشدن فرهنگ است.
|
کلیدواژه
|
دموکراتیکشدن فرهنگ ,مشروطه ,قاجار ,آزادی ,برابری هستیشناختی
|
آدرس
|
دکتری جامعه شناسیفرهنگی-مدرس دانشگاه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mrp_60@yahoo.com
|
|
|
|
|