مدلی برای فرایند شناخت انحراف اجتماعی

شناخت انحرافات اجتماعی از ابعاد گوناگون امکان پذیر است . در مطالعات و پژوهش های رایج درباره انحراف ، بدون تبعیت از یک الگوی مطالعاتی جامع ، بسیاری از این ابعاد مورد استفاده قرار می گیرند . تنوع این ابعاد وعدم ارتباط منسجم و منطقی میان مطالعات موجود در یک بعد با بعد دیگر ، موجب گردیده است که مطالعه انحرافات ، امری پیچیده در نظر آید و نتایج حاصل آمده از جامعیت و قابلیت استفاده لازم برخوردار نباشد . چنانچه انحرافات به عنوان یک موضوع مورد مطالعه ، بتواند در فرآیند شناخت در چارچوب یک الگوی مشخص و به صورت منسجم از سه بعد تبیینی ، توصیفی و کارکردی طرح گردد و در قالب یک الگو یا مدل ارشادی ، اجزا و ویژگی های آن مورد شناسایی قرار گیرد و روابط علی مساله و پیامدهای آن به طور سیستماتیک و با بهره گیری از روشهای قابل اطمینان مشخص شود ، در این صورت جایگاه و موقعیت مطالعات تک بعدی از لحاظ قرار گرفتن در یکی از ابعاد سه گانه شناخت تعیین و بر ضرورت توجه و گرایش به مطالعه سه بعدی در خصوص یک پدیده انحراف آمیز تاکید می گردد . نگارنده در نوشتار حاضر برای تحقق این مهم ، به معرفی الگویی برای مطالعه انحراف می پردازد و به عنوان نمونه کارآیی را در تبیین ، توصیف و تشریح پیامدهای رفتار انحراف آمیزی مانند سرقت می آزماید .