توسعة اجتماعی از وبر تا هابرماس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حریری اکبری محمد
|
منبع
|
مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد - 1380 - دوره : 34 - شماره : 1-2 - صفحه:249 -270
|
چکیده
|
بحث و بررسی روی مفاهیم و الگوهای توسعه اجتماعی بازنگری در نظریه های جامعه شناسانه ای را می طلبد که از آغاز پیدایی و تکوین آنها تا به امروز ، مورد تحلیل ها و نقدهای گونه گون بوده اند . در راستای خطی از بینشها که توسعه اجتماعی را کم و بیش همسان و همسنگ نوگرایی و نوسازی می بیند ، مباحث نظری طرح شده از سوی ماکس وبر ( max weber ) تا یورگن هابرماس ( jurgen habermas ) کاملا روشنگر تواند بود . بخش عمده این نوشتار سعی در شناساندن مفهوم و الگوی توسعه اجتماعی مورد نظر هابرماس دارد ؛ یعنی تحلیل و دفاع پیچیده ای که وی از نوگرایی ( مدرنیته ) به عمل آورده و طی آن می کوشد جامعه توسعه یافته و انسان توسعه یافته را به طور کاملتر و همه جانبه معرفی کند . هابرماس کار فکری و تحلیلی خود را با انتقاد از ماکس وبر - طی باز سازی نظریه عقلانی کردن - و کارل مارکس ( karl marex )طی بازسازی نظریه ماتریالیسم تاریخی - شروع کرده و تا سطح بهره گیری از دستاوردهای نظری ژان پیاژه ( jean piaget ) پداگوژیست ( مراحل فراگیری ) و لارنس کولبرگ ( lawrence kohlberg ) روانشناس ( مراحل رشد وجدانی ) راه می گشاید . مدل مدرنیته ای که هابرماس دفاع از آن را بر عهده می گیرد ، حاوی عناصر اصلی و مهم موجود در نظریه های نظریه پردازان رشته های گوناگون علوم اجتماعی و انسانی است که در مجموع توسعه اجتماعی را به کاملترین وجه تصویر می کند .
|
|
|
آدرس
|
دانشگاه شیراز, دانشکده علوم انسانی و اجتماعی, ایران
|
|
|
|
|
|
|