>
Fa   |   Ar   |   En
   زبان در زبان مولانا  
   
نویسنده تقوی محمد
منبع مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه فردوسي مشهد - 1384 - دوره : 38 - شماره : 4 - صفحه:134 -113
فایل تمام متن
چکیده    مولانا توجه ویژه ای به مساله زبان داشته است. گفته ها و نظرات وی ضمن انکه مبتنی بر تجربه ای شخصی در حوزه زبان ( شاعری) است شامل اصول کلی و دریافتهای قابل توجهی است که با برخی تحلیلهای فلاسفه و زبانشناسان و پژوهندگان عرضه دین و عرفان همانندیهایی دارد. مولانا لفظ را برای القای معنی همیشه و در همه حال نارسا می داند( لفظ در معنی همیشه نارسان) همچون برخی فلاسفه و متفکران امروز. ضمن آنکه او برای زبان کارکردی دوگانه قائل است: یکی کاشف اندیشه و جان و دیگری پرده پوش اسرار و حقایق درون؛ که این نظر متناقض نما ناشی از تجربه های خود مولاناست. مانند هر عارفی او نیز در جستجوی معنی است و از آنجا که معنی مورد نظر عارف چیزی نیست که در زبان بگنجد، درنهایت به سکوت یا گفتار و بیان تمثیلی و غیر مستقیم ( من چو لب گویم لب دریا بود) رو می آورد؛ سکوت و خاموشی را هم گاهی ناشی از پرسخنی می داند( من ز بسیاری گفتارم خمش) و گاهی برای پرهیز از افشای راز( تا که در هر گوش ناید این سخن) و حتی گاهی خاموشی را پرده دری می شمارد( و به ترتیب شاعری خود را توجیه می کند: در خموشی گفت ما اظهر شود) و در مقابل گفتار را پرده پوشی می شمارد( عین اظهار سخن پوشیدن است) ناخرسندی مولانا از زبان و بی ا عتمادی نسبت به آن باعث شده است که او در نهایت خواهان رسیدن به مرحله ای باشد که به تعبیر خودش اندروبی حرف می روید کلام و نقطه کمال را در این بداند که سالک، گفتن و شنیدن و حتی بودن را از خود سلب و به او نسبت دهد( هم بگو تو، هم تو بشنو هم تو باش) عطف توجه مولانا به عرفان عملی نیز باعث شده هر جا از زبان و کم و کیف آن سخن به میان آمده است سود و زیان و آثار آن را هم مطرح کند ( ای زبان خم آتشی هر خرمنی)
کلیدواژه مولانا، زبان، لفظ، معنی، راز، عرفان، خاموشی
آدرس دانشگاه فردوسی مشهد, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved