>
Fa   |   Ar   |   En
   مدل ساختاری رابطه میان چندش و نشانه‌های وسواس آلودگی با نقش میانجی قانون سرایت و برآوردهای تهدید  
   
نویسنده مرادی مطلق مونا ,نائینیان محمدرضا ,فتی لادن ,غلامی فشارکی محمد ,قائدی غلامحسین
منبع روانپزشكي و روانشناسي باليني ايران - 1399 - دوره : 26 - شماره : 2 - صفحه:200 -215
چکیده    اهداف: قانون سرایت یکی از قوانین جادوی همانندپنداری و از تحریف‌های شناختی شناسایی‌شده در ارتباط با چندش است. این قانون ویژگی‌هایی دارد که آن را برای مطالعه در اختلال وسواس آلودگی مناسب می‌کند. در توضیح اینکه چندش با چه مکانیسم اثری منجر به نشانه‌های وسواس آلودگی می‌شود، مطالعه حاضر چنین فرض می‌کند که هیجان چندش سبب فعال شدن قانون سرایت و آن نیز سبب برانگیختن برآوردهای تهدید مرتبط با سرایت می‌شود که احتمالاً منجر به ترس از آلودگی در اختلال وسواس می‌شوند. بنابراین هدف از مطالعه پیش‌رو بررسی برازش مدل ساختاری است که در آن قانون سرایت و برآورد تهدید، به ترتیب، میانجی رابطه چندش و ترس از آلودگی در وسواس هستند.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع طرح‌های همبستگی است. شرکت‌کنندگان در پژوهش شامل 495 دانشجو (59 درصد زن) هستند که به روش نمونه‌گیری در دسترس از دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران به عنوان جامعه پژوهش گردآوری شده‌اند. همه شرکت‌کنندگان پرسش‌نامه‌های پژوهش شامل مقیاس چندش تجدیدنظرشده، مقیاس حساسیت سرایت زیرمقیاس سرایت فرافیزیکی، پرسش‌نامه وسواسی جبری ونکوور زیرمقیاس آلودگی و هشت سناریوی مرتبط با درجه‌بندی برآورد تهدید را تکمیل کردند. مدل پیشنهادی از طریق روش مدل‌سازی معادلات ساختاری (sem) و با نرم‌افزار amos20 مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل آسیب‌شناختی پیشنهادی مطالعه حاضر بر اساس شاخص‌های برازشِ تطبیقی (،(cfi شاخص نیکویی برازش تعدیل‌شده (agfi)، شاخص نیکویی برازش (gfi‌)، شاخص خی‌دوی نسبی (cmin/df)، و ریشه دوم مربعات خطای برآورد (rmsea) از برازش مناسبی برخوردار است. بدین ترتیب که شاخص cmin/df کوچک‌تر از 2، شاخص rmsea کوچک‌تر از 0/05 و سایر شاخص‌ها نیز بزرگ‌تر از 0/90 هستند.نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های مطالعه حاضر می‌توان به نقش میانجی یافتارهای سرایت جادویی و برآوردهای تهدید در رابطه میان چندش و نشانه‌های وسواس آلودگی اشاره کرد. مدل آسیب‌شناختی پیشنهادی حاضر می‌تواند به پیشبرد نظریه رو به‌ رشد چندش و بهبود درمان‌های شناختی رفتاری مرتبط با آن کمک کند.
کلیدواژه چندش، اختلال وسواسی جبری، جادو، شناخت‌، مدل
آدرس دانشگاه شاهد, دانشکده علوم انسانی, گروه روانشناسی بالینی, ایران, دانشگاه شاهد, دانشکده علوم انسانی, گروه روانشناسی بالینی, ایران, دانشگاه علوم پزشکی ایران, دانشکده پزشکی, گروه آموزش پزشکی, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, دانشکده پزشکی, گروه آمار زیستی, ایران, دانشگاه شاهد, دانشکده پزشکی, گروه روانپزشکی, ایران
 
   The Mediational Roles of Law of Contagion and Threat Estimations in the Relation Between Disgust and Contamination-based OCD Symptoms  
   
Authors قائدی غلامحسین
Abstract    Objectives: The law of contagion is one of the sympathetic of magic principles and is a cognitive distortion related to disgust. To explain how disgust can lead to contamination ObsessiveCompulsive Disorder (OCD) symptoms, this study assumes that the emotion of disgust can activate the law of contagion, which in turn may motivate threat estimations that finally results in OCD symptoms. Methods: This study has a correlational research design. Participants were 495 students (59% women) from Olum Tahghighat University that recruited through convenience sampling. All the participants completed all the questionnaires in the same order: Threat estimation scenarios, the Vancouver Obsessional Compulsive Inventory Contamination Scale (VOCIC), negativespiritual contagion subscale from Contagion Sensitivity Scale (CSS), and core disgust subscale from Disgust Scale (DS). This model was examined through Structural Equation Modeling (SEM). Results: The finding revealed that the proposed model had a good fit based on reported indices: chi;2, CMIN/DF, GFI, CFI, AGFI, RMSEA.Conclusion: There are mediational roles for the law of contagion and threat estimations in the relation between disgust and OCD symptoms. The proposed psychopathological model can help to promote the disgust theory in OCD and may have implications for cognitive behavioral therapy.
Keywords Disgust ,Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) ,Magic ,Cognition ,Models
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved