شورای نگهبان به مثابه سوزنبان قانون اساسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
گرجی ازندریانی علی اکبر
|
منبع
|
تحقيقات حقوقي - 1397 - شماره : 82 - صفحه:153 -180
|
چکیده
|
دادرسی اساسی مفهومی برآمده از دغدغههای دموکراسیخواهی، تضمین حقها و آزادیها، تحدید و تنظیم قدرت و در یک کلام صیانت از برتری هنجاری قانون اساسی در نظم سلسلهمراتبی حقوق است. نهاد شورای نگهبان گرچه از لحاظ شکلی به الگوبرداری از شورای قانون اساسی فرانسه پرداخته است. تفاوت کارکردی شورای نگهبان با نهادهای دادرسی در دولتهای مدرن کارکرد شریعتمدارانه این نهاد در پیرابند اصول قانون اساسی است. دادرس اساسی در صورت ناتوانی در حفظ بی طرفی به جای ایجاد تعادل در کشتی قدرت، آن را به ورطه نابودی و هلاکت خواهد کشاند. این دسته از کارکردها، گاه منتهی به رویه سازی هایی می شود که با فلسفه وجودی دادگاههای قانون اساسی، یعنی صیانت از بنیانهای دولت مشروطه، مغایرت دارد. نهاد دادرس اساسی هرگز نمیتواند به مثابه حاکم واقعی در نظر گرفته شود. اقتدار این نهاد امانی یا عاریتی است. از اینرو، مشروعیت چنین نهادهایی به وفاداری تام به سرمنشا قدرت سیاسی و پرهیز مطلق از ورود به قلمرو اقتدار قوه موسس یا همان حاکم واقعی است. محصول رودررویی دادرس اساسی به مثابه یکی از نهادهای ناحاکم با حاکم واقعی یا کوشش برای به زنجیر کشیدن آن بازتولید چرخه ناکارآمدی، بیاعتباری و نامشروعسازی نظام سیاسی و حقوقی است. نظریه سوزنبانی دادرس اساسی بر آن است تا نظامهای مردمسالار را از مخاطرات استبداد قضات اساسی و در نتیجه تولید و پمپاژ نارضایتی و نامشروعیتی به کلیت ساختار سیاسی پرهیز دهد. تحقیق حاضر تحلیلی پیرامون کم و کیف نظریه سوزنبان قانون اساسی و واکاوی مختصات آن در حقوق دادرسی اساسی ایران است.
|
کلیدواژه
|
دادرس اساسی، سوزنبان قانون اساسی، قانون اساسی، مردم سالاری، مشروعیت
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, دانشکده حقوق, ایران
|
پست الکترونیکی
|
gorji110@yahoo.fr
|
|
|
|
|