>
Fa   |   Ar   |   En
   زنان در شعر نیما یوشیج  
   
نویسنده عبداللهی منیژه
منبع مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز - 1381 - دوره : 17 - شماره : 34 - صفحه:86 -97
چکیده    گستره مدرنیزم در ادبیات جهان به عنوان دستاورد آغاز قرن بیستم ، بر ادبیات معاصر فارسی و ذهن روشن بین بنیانگذار آن یعنی نیمایوشیج اثر می گذارد. حاصل این تاثیر پذیری و بینش جدید، پدید آمدن شعری است که به صورتی ژرف تر به درک انسان معاصر با ارزش های نو، همت گماشته است و برای این ادراک تازه، ناگریز طرحی نو در انداخته که مستلزم کنار نهادن شیوه های بیان سنتی و نفی ارزش ها و بینش های کهن است. با این حال به نظر می رسد این دگرگونی و تازه نگری، در تمام وجوه شعر نیما یوشیج به یکسان رخ ننموده است و در پاره ای موارد، شاعر نتوانسته خود را از قیود فکری و شیوه های اندیشه ورزی کهن برهاند. بویژه از موارد قابل توجه می توان بر طرز نگرش و زاویه دید او نسبت به زنان، انگشت نهاد. به اعتقاد نگارنده، شعر نیما در این مورد به هیچ وجه متناسب با فضای نو و پویایی فکری او متحول نشده است و شاعر، همچنان با نگاهی سنتی و کهن به زنان و مسایل آنان نگریسته است. در این نوشتار مجموعه اشعاری که در آنها به نحوی زنان و مسایل آنها مطرح شده ، مورد بررسی قرار گرفته که در تحلیل نهایی به پنج دسته کلی تقسیم شده است:الف. زن همچون معشوق ب. زن بعنوان همسر و مادر ج. زن منتطر د. زن اسطوره ای ه. زن فتنه گردر یک بیان کلی و با توجه به مباحث مطرح شده در هر مورد، می توان گفت که در عمق ذهنیت شاعر، تحرک و تغییر اساسی در مورد زنان صورت نپذیرفته است و نگاه او که در سایر وجوه انسانی بسیار پیشرفته و روشن نگر است، در این مورد خاص عقب مانده و واپس گرا تلقی می شود.
کلیدواژه شعر نو، نیمایوشیج، معشوق، همسر، زن منتظر، زن اسطوره ای، زن فتنه گر
آدرس دانشگاه علوم پزشکی شیراز, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved