اثربخشی درمان هیجان‌مدار بر مولفه‌های هیجانی در زنان مبتلا به سردرد میگرن: یک مطالعه کارآزمایی بالینی

مقدمه: میگرن از اختلالات روان‌تنی رایج است که عوامل هیجانی و روانی در ایجاد آن ها دخیل هستند. درمان هیجان‌مدار می‌تواند به عنوان عامل تاثیرگذار در مدیریت این اختلال مطرح باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان‌مدار بر مولفه‌های هیجانی در بیماران زن مبتلا به میگرن انجام شد.روش بررسی: به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به میگرن شهر یزد در سال 1403 بودند. 30 بیمار به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. بیماران قبل از درمان به تکمیل پرسش‌نامه‌های باورهای هیجانی (ebq)، مقیاس همدلی (pes)، پرسش‌نامه افسردگی، اضطراب و استرس (dass-21) و مقیاس اندازه‌گیری آنالوگ بصری (vas) مبادرت نمودند و در پایان نیز در مرحله پس آزمون این ارزیابی صورت گرفت. مدت دوره مداخله درمان هیجان‌مدار برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفته‌ای یک جلسه بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره و از طریق بسته نرم افزار آماری برای علوم اجتماعی spss version 16 انجام شد.نتایج: نتایج نشان داد که در متغیر‌های باور‌های هیجانی و ابعاد آن و هم‌چنین اضطراب، افسردگی و استرس، گروه تحت درمان هیجان مدار نسبت به گروه کنترل به‌طور معنی‌داری میانگین پایین تری به‌دست آورده اند (p≤0/05). در متغیر همدلی و ابعاد آن به جز بعد توانایی تشخیص احساسات منفی دیگران گروه تحت درمان هیجان مدار نسبت به گروه کنترل به‌طور معنی‌داری میانگین بالاتری به‌دست آورده اند (p≤0/05). نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهشی نشان داد افراد مبتلا به سردرد میگرن در تجربه و پردازش هیجان‌های خود با مشکل مواجه‌اند و دچار نگرانی و خودسرزنشی می‌گردند. بر این اساس پروتکل درمان هیجان مدار می‌تواند برای بیماران مبتلا به سردرد میگرن استفاده شود و در بهبود مولفه‌های هیجانی این افراد موثر واقع شود. 

efficacy of emotion-focused therapy of emotional components in women with migraine headache: a clinical trial study

introduction: migraine disorder is a common psychosomatic disorder in which emotional and psychological factors are involved in its development. emotion-focused therapy can be considered as an effective factor in the management of this disorder. the present study aimed to investigate the effectiveness of emotion-focused therapy on emotional components in female patients with migraine.methods: it was conducted as a semi-experimental study featuring pre-test and post-test in two groups, one experimental and one control. the statistical population of the study comprised women experiencing migraine in yazd city in 2024. thirty patients were randomly assigned to two experimental and control groups. prior to treatment, patients filled out the emotional belief questionnaire (ebq), empathy scale (pes), depression, anxiety and stress questionnaire (dass-21) and visual analogue scale (vas); this assessment was made in the post-test phase. the length of the intervention period of emotion-focused therapy for the experimental group comprised 8 sessions of 90 minutes each, scheduled weekly. data analysis was performed utilizing multivariate analysis of covariance and statistical package for the social sciences (spss) software version 16.results: the findings demonstrated that regarding emotional beliefs and their dimensions, as along with anxiety, depression, and stress, the group undergoing emotion-focused treatment had a significantly lower mean than the control group (p≤0.05). regarding the empathy variable and its dimensions, all except for the ability to recognize negative emotions in others, the emotion-focused treatment group attained a significantly higher mean compared to the control group (p≤0.05).conclusion: the research findings indicated that individuals with migraine headaches have difficulty experiencing and processing their emotions and experience worry and self-blame. accordingly, the emotional therapy protocol is applicable for migraine patients and can successfully enhance the emotional aspects of these individuals.