بررسی ارتباط شاخص‌های تن‌سنجی و کیفیت زندگی با افسردگی در زنان کارمند 25 تا 40 ساله شهر یزد

مقدمه: چاقی و اضافه‌وزن در زنان ایرانی شایع می‌باشد. ارتباط بین این شاخص‌ها و کیفیت زندگی و اختلالات روانی شامل افسردگی قبلاً بررسی شده، هر چند این ارتباطات در گروه‌های مختلف سنی، جنسی و اجتماعی اقتصادی متفاوت گزارش شده است, هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط شاخص‌های تن‌سنجی و کیفیت زندگی با افسردگی در زنان کارمند 25 تا 40 سال شهر یزد بود.روش بررسی: این مطالعه مقطعی تحلیلی با استفاده از داده‌های فاز اول مطالعه یاس که بر روی نمونه 10000 نفری بالغین 69-20 ساله شهر یزد انجام شده بود، صورت پذیرفت. از کل نمونه مطالعه یاس، 275 نفر زن 25-40 سال، کارمند شاغل در بخش دولتی بودند که آنالیز روی داده‌های ایشان انجام شد, از پرسش‌نامه‌های مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (dass21)، و کیفیت زندگی (sf8) استفاده شد. کلیه تحلیل‌های با استفاده از نرم‌افزار spss version16 و آنالیز آزمون تی و رگرسیون لجستیک انجام گرفت.نتایج: یافته‌ها نشان داد بین افسردگی و کیفیت زندگی بر حسب تحصیلات ارتباط معنی‌داری وجود دارد (0/01 =p) اما بین شاخص‌های تن‌سنجی با افسردگی بر حسب تحصیلات ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد (p>0/05). بین افسردگی با کیفیت زندگی، دور کمر و دور باسن بر حسب وضعیت اقتصادی افراد ارتباط معنی‌داری وجود نداشت (p>0/05). اما در گروه افراد دارای وضعیت اقتصادی اجتماعی بالا، بین متغیرهای bmi و شانس ابتلا به افسردگی ارتباط معنی‌داری وجود داشت (0/02 =p). در گروه افراد مجرد، بین متغیر دور کمر و شانس ابتلا به افسردگی ارتباط معنی‌داری وجود داشت (0/03 =p).نتیجه‌گیری: با افزایش نمایه توده بدنی، افسردگی به‌طور معنی‌داری افزایش می‌یابد و شانس ابتلا به افسردگی در گروهی که کیفیت زندگی پایینی دارند بیشتر از افرادی است که از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار هستند, مطالعات بیشتری در مورد رابطه چاقی و افسردگی در زنان و نیز عوامل احتمالی مرتبط با آن، مانند شغل، رضایت آن‌ها از شکل بدن و زندگی بی تحرک، لازم است.

Relationship between Anthropometrics and Quality of Life with Depression in Employed Women Aged 25-40 Years in Yazd City

Introduction: Obesity and overweight are common among Iranian women. The relationship between these anthropometric indices, depression and quality of life has been studied before; however, there is different relationship between these variables according to age group, sex and socioeconomic status. The aim of this study was to investigate the relationship between anthropometric indices and quality of life with depression in employed women aged 2540 years in Yazd city.Methods: This analytical crosssectional study was carried out based on the obtained data from the first phase of YAHS, which was conducted on 10000 adult residents at the age of 2069 years in Yazd City during 20142015. From the total sample of YAHS study, 275 women aged 2540 years were employed in the public sectors whose data were analyzed. Depression, Anxiety and Stress Scale (DASS21) questionnaire, as well as the quality of life (SF8) questionnaire were used. All data were analyzed using logistic regression and SPSS software ver. 16.Results: There was a significant relationship between depression and the quality of life in terms of education (P=0.01), but there was no relationship between anthropometric indices and depression in terms of education (P>0.05). There was no significant relationship between depression with quality of life (P=0.234), waist circumference and hip circumference in terms of economic status (P>0.05). However, in those with good socioeconomic status, there was a significant relationship between the variables of BMI and the possibility of depression (P=0.02). In the single group, there was a significant relationship between the waist circumference and the chance of depression (P=0.03(Conclusion: In general, by increasing BMI, depression increases. People with a lower quality of life are more likely to have depression than those with a better quality of life. Further studies are needed on the relationship between obesity and depression in women, as well as possible related factors, such as occupation, satisfaction with body shape, and sedentary lifestyle.