طرح دادخواست علیه دولت و حاکم اسلامی و شرط صلاحیت رسیدگی به آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مرتضوی ضیاء
|
منبع
|
فقه - 1394 - دوره : 22 - شماره : 4 - صفحه:7 -32
|
چکیده
|
در اختلافات میان حاکم و دولت اسلامی با شهروندان، افزون بر پرسش از اصل امکان طرح دادخواست علیه حاکم و دولت، این پرسش هست که چه کسی صلاحیت رسیدگی به آن را دارد؟ آیا حاکم میتواند به شکایتی رسیدگی کند که در آن خودش یک طرف دعوا بهشمار میرود؟ چنانکه این پرسش نیز وجود دارد که آیا حاکم یا دولت اسلامی در استیفای حقوق عمومی به طرح شکایت نیازی دارد یا خود میتواند برمبنای ولایت مطلقه، چنانکه گمان رفته، بدون پایبندی به راهکار قضایی اقدام کند؟ در این مقاله با گذری اجمالی بر جواز طرح دادخواست علیه حاکم، دیدگاه اکثریت قاطع فقیهان تایید شده است: در آن دسته از دعاوی که یک طرف آن قاضی و حاکم اسلامی باشد، باید به داوری شخص سوم رجوع گردد. ازسویدیگر در طرح دادخواست علیه دولت که شخصیت آن واقعیتی جز اعتبار ندارد، با این پرسش روبهروست که آیا علیه شخص حقوقی میتوان طرح دعوا کرد؟ در این مقاله افزون بر پاسخ مثبت به این پرسش، در بیان نوع نسبت میان شخص حقیقیِ حاکم و شخص حقوقیِ دولت چند فرض مطرح شده و بهاقتضای هریک، ماهیت طرح دادخواست علیه دولت توضیح داده شده است.
|
کلیدواژه
|
قضاوت، حاکم اسلامی، دولت اسلامی، ولایت مطلقه، شخصیت حقوقی
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
mortazavi@isca.ac.ir
|
|
|
|
|