موانع تحقق اقتصاد مقاومتی

در تقابل با سیاست های خصمانه غرب تنها راه حفظ عزت و کرامت ما، رویکرد اقتصاد مقاومتی است؛ که به جز وسوسه خناسان، وجود مفاسد در چهره های مختلف مانع مهم پیش روی تحقق آن می باشد. نویسنده در این نوشتار کوشیده است، در حد امکان آسیب هایی که از این ناحیه متوجه مقصود می شود را همراه با راهکارهای عملی ارایه نماید. نوشته حاضر که به شیوه توصیفی و روش کتابخانه ای یا آرشیوی یا اسنادی و در مایه بنیادی یا راهبردی بحث می کند، شامل مقدمه و سه بخش عمدهمی باشد: مقدمه با تعریف برخی مفاهیم که در طول بحث مورد استفاده واقع می شوند آغاز و در ادامه تبعات کلی فساد و ارایه راهبردهایی برای نهادینه کردن فرهنگ مقاومت را مد نظر قرار می دهد. بخش اول، به مفاسد اقتصادی و رابطه اش با اقتصاد مقاومتی و چگونگی تهدید آن توجه دارد.بخش دوم، مفاسد اداری ـ سیاسی را مورد کنکاش قرار می دهد: آفات و تبعات آن، بسترها و زمینه ها و مایه های آن، و گونه هایی از آن و ارایه یک راهبرد. وی در این بخش علت کم توجهی مسوولان را در برخورد با فساد مورد نقد و تحلیل قرار می دهد. بخش سوم، به سایر شاخه های فساد همچون علمی، فرهنگی، هنری و معرفتی می پردازد. نویسنده در این بخش هنجارشکنی در عرصه اخلاق اجتماعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.وی در پایان با ارایه یک راهبرد اخلاقی و نتیجه گیری بحث خود را به پایان می برد.